{"title":"Evaluation of the Relationship Between Educational and Sanitarian Expenditures, Resource Curse and Poverty in Iran","authors":"یونس نادمی, سید پرویز جلیلی کامجو","doi":"10.32598/JMSP.7.2.304","DOIUrl":null,"url":null,"abstract":"در قرن بیستم شکست بازار در تخصیص بهینه و زایش فقر در بازار رقابت کامل، به شکلگیری تفکر دولتهای رفاه با گرایشهای سوسیالیستی در مبارزه با فقر، بهویژه فقر مطلق، با استفاده از تخصیصهای دولتی منجر شد. اعطای جایزه نوبل 2015 به دیتون نشانهای از این تغییر ابزار تخصیص، از بازار به دولت در مبارزه با فقر بود. هدف این مقاله ارزیابی تأثیرات مخارج آموزش و پرورش و مخارج بهداشتی دولت بر فقر در ایران است. هدف دیگر پژوهش، ارزیابی فرضیه نفرین منابع از منظر نحوه تأثیرگذاری درآمدهای نفتی بر فقر در ایران است. بدین منظور با مدلسازی عوامل مؤثر بر فقر و بهکارگیری روش مارکوف سوئیچینگ، فرضیههای پژوهش در بازه زمانی 1393-1364 آزموده شد. نتایج حاصل از برآورد مدلهای پژوهش نشان داده است افزایش نسبت مخارج آموزش و پرورش دولت به کل مخارج دولت تأثیر منفی و معنیداری بر شاخص فقر مطلق داشته است. در حالی که نسبت مخارج بهداشتی دولت به کل مخارج دولت، نتوانسته به کاهش فقر کمک کند. همچنین ارزیابی فرضیه نفرین منابع بر فقر نشان داده است که نسبت درآمدهای نفتی به تولید ناخالص داخلی، تأثیری غیرخطی و آستانهای بر شاخص فقر مطلق داشته است. به عبارت دیگر تا زمانی که نسبت درآمدهای نفتی به تولید ناخالص داخلی کمتر از 13 درصد باشد، افزایش سهم درآمدهای نفتی در تولید ناخالص داخلی توانسته است موجب کاهش فقر شود، اما پس از افزایش سهم درآمدهای نفتی در اقتصاد و عبور از حد آستانه 13 درصد، افزایش سهم درآمدهای نفتی در تولید ناخالص داخلی موجب افزایش فقر شده است.طبقهبندی : I39 , I32 , I31, F12","PeriodicalId":52888,"journal":{"name":"fSlnmh systhy rhbrdy w khln","volume":" ","pages":""},"PeriodicalIF":0.0000,"publicationDate":"2019-07-30","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":"0","resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":null,"PeriodicalName":"fSlnmh systhy rhbrdy w khln","FirstCategoryId":"1085","ListUrlMain":"https://doi.org/10.32598/JMSP.7.2.304","RegionNum":0,"RegionCategory":null,"ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":null,"EPubDate":"","PubModel":"","JCR":"","JCRName":"","Score":null,"Total":0}
引用次数: 0
Abstract
در قرن بیستم شکست بازار در تخصیص بهینه و زایش فقر در بازار رقابت کامل، به شکلگیری تفکر دولتهای رفاه با گرایشهای سوسیالیستی در مبارزه با فقر، بهویژه فقر مطلق، با استفاده از تخصیصهای دولتی منجر شد. اعطای جایزه نوبل 2015 به دیتون نشانهای از این تغییر ابزار تخصیص، از بازار به دولت در مبارزه با فقر بود. هدف این مقاله ارزیابی تأثیرات مخارج آموزش و پرورش و مخارج بهداشتی دولت بر فقر در ایران است. هدف دیگر پژوهش، ارزیابی فرضیه نفرین منابع از منظر نحوه تأثیرگذاری درآمدهای نفتی بر فقر در ایران است. بدین منظور با مدلسازی عوامل مؤثر بر فقر و بهکارگیری روش مارکوف سوئیچینگ، فرضیههای پژوهش در بازه زمانی 1393-1364 آزموده شد. نتایج حاصل از برآورد مدلهای پژوهش نشان داده است افزایش نسبت مخارج آموزش و پرورش دولت به کل مخارج دولت تأثیر منفی و معنیداری بر شاخص فقر مطلق داشته است. در حالی که نسبت مخارج بهداشتی دولت به کل مخارج دولت، نتوانسته به کاهش فقر کمک کند. همچنین ارزیابی فرضیه نفرین منابع بر فقر نشان داده است که نسبت درآمدهای نفتی به تولید ناخالص داخلی، تأثیری غیرخطی و آستانهای بر شاخص فقر مطلق داشته است. به عبارت دیگر تا زمانی که نسبت درآمدهای نفتی به تولید ناخالص داخلی کمتر از 13 درصد باشد، افزایش سهم درآمدهای نفتی در تولید ناخالص داخلی توانسته است موجب کاهش فقر شود، اما پس از افزایش سهم درآمدهای نفتی در اقتصاد و عبور از حد آستانه 13 درصد، افزایش سهم درآمدهای نفتی در تولید ناخالص داخلی موجب افزایش فقر شده است.طبقهبندی : I39 , I32 , I31, F12