{"title":"چالش گفتمانی در بازتعریف هویت زنانه در شازده احتجاب","authors":"شهناز ولیپور هفشجانی","doi":"10.22059/JLCR.2021.329845.1735","DOIUrl":null,"url":null,"abstract":"زن یکی از محوریترین مباحث اجتماعی و نیز از سوژههای اصلی ادبیات داستانی بعد از مشروطه است. در گفتمان سنتی هویت تثبیت شدهای برای زن تعریف شده بود، که بعد از ورود مدرنیته به ایران به چالش کشیده شد؛ خصوصا در دورۀ پهلوی دوم، طرح مباحث جدیدی چون برابری زن و مرد، آزادی زن، لزوم مدرن و امروزیبودن و ایفای نقش اجتماعی زنان، چالشی جدی در جامعة سنتی و مردسالار ایران درخصوص بازتعریف هویت زن ایجاد کرد. در این پژوهش که با بهرهگیری از رویکرد تحلیل گفتمان لاکلا و موفه خصوصا در بحث هویت انجام شده، با درنظرداشتن مؤلفههای سنتی هویت زن، چالش دو گفتمان سنتی و مدرن در تعریف جدید از هویت زن مطلوب بر اساس داستان شازدهاحتجاب هوشنگ گلشیری بررسی شده است. بررسی نشان میدهد که گفتمان مردسالارانه آزادی زن و مدرن بودن را به گونهای تعریف کرده که به جای منجرشدن به ایفای نقش فعال اجتماعی زنان به برهنگی اجتماعی منجر شده است و برای تثبیت مولفه برهنگی آن را با آراستگی و زیبایی زن معادل شمرده است. همچنین آموختن سواد و دانش که از نتایج اپیستمههای علمگرایی و آزادی در گفتمان مدرن است به نحوی بازتعریف شده که به جای رشد تفکر و آگاهی زنان صرفا موجب خدمت مطلوبتر به همسر و خانواده شود. در مجموع گفتمان تلفیقی جدید با تأکید بر نقشهای جنسیتی سنتی و حفظ مؤلفههای مبتنی بر دیدگاه فرودستی و نگاه ابزاری به زن، دالهای سیالی از گفتمان مدرن را به گونهای بازتعریف کرده و به خدمت گرفته است که با وجود ظاهر فریبنده و امروزی آن، عملا رویکرد استثمارگرانهتری از گفتمان سنتی را درپی داشته است. در نهایت میتوان گفت زن مطلوب در این گفتمان زنی است: ظریف، بزک کرده، آداب دان، و باسواد و این همه زمانی ارزشمند است که در خدمت مرد برای ایفای هرچه بهتر وظایف سنتی جنسیتی به کار گرفته شود.","PeriodicalId":16203,"journal":{"name":"Journal of Labelled Compounds and Radiopharmaceuticals","volume":"1 1","pages":""},"PeriodicalIF":0.0000,"publicationDate":"2021-10-04","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":"0","resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":null,"PeriodicalName":"Journal of Labelled Compounds and Radiopharmaceuticals","FirstCategoryId":"1085","ListUrlMain":"https://doi.org/10.22059/JLCR.2021.329845.1735","RegionNum":0,"RegionCategory":null,"ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":null,"EPubDate":"","PubModel":"","JCR":"","JCRName":"","Score":null,"Total":0}
引用次数: 0
Abstract
زن یکی از محوریترین مباحث اجتماعی و نیز از سوژههای اصلی ادبیات داستانی بعد از مشروطه است. در گفتمان سنتی هویت تثبیت شدهای برای زن تعریف شده بود، که بعد از ورود مدرنیته به ایران به چالش کشیده شد؛ خصوصا در دورۀ پهلوی دوم، طرح مباحث جدیدی چون برابری زن و مرد، آزادی زن، لزوم مدرن و امروزیبودن و ایفای نقش اجتماعی زنان، چالشی جدی در جامعة سنتی و مردسالار ایران درخصوص بازتعریف هویت زن ایجاد کرد. در این پژوهش که با بهرهگیری از رویکرد تحلیل گفتمان لاکلا و موفه خصوصا در بحث هویت انجام شده، با درنظرداشتن مؤلفههای سنتی هویت زن، چالش دو گفتمان سنتی و مدرن در تعریف جدید از هویت زن مطلوب بر اساس داستان شازدهاحتجاب هوشنگ گلشیری بررسی شده است. بررسی نشان میدهد که گفتمان مردسالارانه آزادی زن و مدرن بودن را به گونهای تعریف کرده که به جای منجرشدن به ایفای نقش فعال اجتماعی زنان به برهنگی اجتماعی منجر شده است و برای تثبیت مولفه برهنگی آن را با آراستگی و زیبایی زن معادل شمرده است. همچنین آموختن سواد و دانش که از نتایج اپیستمههای علمگرایی و آزادی در گفتمان مدرن است به نحوی بازتعریف شده که به جای رشد تفکر و آگاهی زنان صرفا موجب خدمت مطلوبتر به همسر و خانواده شود. در مجموع گفتمان تلفیقی جدید با تأکید بر نقشهای جنسیتی سنتی و حفظ مؤلفههای مبتنی بر دیدگاه فرودستی و نگاه ابزاری به زن، دالهای سیالی از گفتمان مدرن را به گونهای بازتعریف کرده و به خدمت گرفته است که با وجود ظاهر فریبنده و امروزی آن، عملا رویکرد استثمارگرانهتری از گفتمان سنتی را درپی داشته است. در نهایت میتوان گفت زن مطلوب در این گفتمان زنی است: ظریف، بزک کرده، آداب دان، و باسواد و این همه زمانی ارزشمند است که در خدمت مرد برای ایفای هرچه بهتر وظایف سنتی جنسیتی به کار گرفته شود.