در این پژوهش قصد بر این است تا تأثیر استراتژیهای ناب و چابک زنجیره تأمین بر پاسخگویی زنجیره تأمین و عملکرد شرکت با نقش میانجی بهتعویقانداختن و مشارکت استراتژیک تأمین‌کنندگان در صنعت خودروسازی ایران بررسی شود. جامعه آماری شامل کلیه شرکتهای خودروسازی اصلی در شهر تهران می باشد. که بر اساس جدول مورگان 384 شرکت به دست آمد برای اندازهگیری متغیرها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد که به روش نمونه‌گیری دردسترس میان مدیران ارشد شرکتهای منتخب توزیع و جمعآوری گردید. آزمون مدل پژوهش بر اساس روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرمافزار لیزرل صورت گرفت. نتایج نشان داد که استراتژی زنجیره تأمین ناب بر پاسخگویی زنجیره تأمین تأثیر مثبت ندارد. زنجیره تأمین چابک بر پاسخگویی زنجیره تأمین تأثیر مثبت معنادار دارد. پاسخگویی زنجیره تأمین بر عملکرد شرکت تأثیر مثبت معنادار میگذارد. استراتژی بهتعویقاندختن در ارتباط بین استراتژی زنجیره تأمین چابک و پاسخگویی زنجیره تأمین از نقش میانجی برخوردار بود. درنهایت تأثیر مثبت معنادار استراتژی زنجیره تأمین ناب بر پاسخگویی زنجیره تأمین با نقش میانجی مشارکت استراتژیک تأیید شد.
در این پژوهش قصد بر این است تا تأثیر استراتژیهای ناب و چابک زنجیره تأمین بر پاسخگوی زنجیره تأمین و عملکردشرکت با نقش میانجی بهتعویقانداختن و مشارکت استراتژی تأمینکندگان در صنعت خودروسازی ایران بررسی شود.جامعه آماری شامل کلیه شرکتهای خودروسازی اصلی در شهر تهران می باشد.هک بر اساس جدول مورگان 384 شرکت به دست آمد برای اندازهگیری متغیرها از پرسشنامه استاندارد استفاده شدکه به روشن مونهگیری دردسترس میان مدیران ارشد شرکتهای منتخب توزیع و جمعآوری گردید.آزمون مدل پژوهش بر اساس روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرمافزار لیزرل صورت گرفت.نتایج نشان داد که استراتژی زنجیره تأمین ناب بر پاسخگوی زنجیره تأمین تأثیر مثبت ندارد.زنجیره تأمین چابک بر پاسخگوی زنجیره تأمین تأثیر مثبت معنادار دارد.پاسخگوی زنجیره تأمین بر عملکرد شرکت تأثیر مثبت معنادار میگذارد.استراتژی بهتعویقاندختن در ارتباط بین استراتژی زنجیره تأمین چابک و پاسخگوی زنجیره تأمین ازن قش میانجی برخوردار بود.درنهایت أثیر مثبت معنادار استراتژی زنجیره تأمین ناب بر پاسخگوی زنجیره تأمین با نقش میانجی مشارکت استراتژیک تأید شد.
{"title":"تأثیر استراتژیهای ناب و چابک زنجیره تأمین بر پاسخگویی زنجیره تأمین و عملکرد شرکت: نقش میانجی بهتعویقانداختن و مشارکت استراتژیک تأمین‌کنندگان (مورد مطالعه: صنعت خودروسازی)","authors":"باقر عسگرنژاد نوری, سمیه صائب نیا, الهام فولادی","doi":"10.52547/JIMP.10.4.65","DOIUrl":"https://doi.org/10.52547/JIMP.10.4.65","url":null,"abstract":"در این پژوهش قصد بر این است تا تأثیر استراتژیهای ناب و چابک زنجیره تأمین بر پاسخگویی زنجیره تأمین و عملکرد شرکت با نقش میانجی بهتعویقانداختن و مشارکت استراتژیک تأمین‌کنندگان در صنعت خودروسازی ایران بررسی شود. جامعه آماری شامل کلیه شرکتهای خودروسازی اصلی در شهر تهران می باشد. که بر اساس جدول مورگان 384 شرکت به دست آمد برای اندازهگیری متغیرها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد که به روش نمونه‌گیری دردسترس میان مدیران ارشد شرکتهای منتخب توزیع و جمعآوری گردید. آزمون مدل پژوهش بر اساس روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرمافزار لیزرل صورت گرفت. نتایج نشان داد که استراتژی زنجیره تأمین ناب بر پاسخگویی زنجیره تأمین تأثیر مثبت ندارد. زنجیره تأمین چابک بر پاسخگویی زنجیره تأمین تأثیر مثبت معنادار دارد. پاسخگویی زنجیره تأمین بر عملکرد شرکت تأثیر مثبت معنادار میگذارد. استراتژی بهتعویقاندختن در ارتباط بین استراتژی زنجیره تأمین چابک و پاسخگویی زنجیره تأمین از نقش میانجی برخوردار بود. درنهایت تأثیر مثبت معنادار استراتژی زنجیره تأمین ناب بر پاسخگویی زنجیره تأمین با نقش میانجی مشارکت استراتژیک تأیید شد.","PeriodicalId":303885,"journal":{"name":"Journal of Industrial Management Perspective","volume":"48 6 1","pages":"0"},"PeriodicalIF":0.0,"publicationDate":"2020-12-21","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"125912416","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":0,"RegionCategory":"","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}
هدف تحقیق حاضر زمانبندی سبز در تولید کارگاهی دو ماشینه با موازنه نمودن زمان تکمیل و مصرف انرژی میباشد. روش تحقیق از نوع توصیفی _تحلیلی و بر حسب هدف کاربردی است. این تحقیق به بررسی عملکرد مسئله زمانبندی فلوشاپ چند ماشین با در نظر گرفتن توابع هدف کمینهسازی زمان اتمام کل، مصرف انرژی و مجموع وزنی دیرکرد و زودکرد کارها پرداخته است. دادههای مورد نیاز از طریق مصاحبه و اطلاعات موجود در شرکت پدیده ماشینسازی غرب گردآوری و سپس در نرمافزار متلب پیادهسازی شدند. تعداد 30 مسئله با ابعاد مختلف و براساس شیوههای رایج تولید و با الگوریتم فراابتکاری چندهدفه (NSGA-II) و الگوریتم تکاملی چندهدفهی بهینهسازی ازدحام ذرات (MOPSO) مورد ارزیابی قرار گرفت. از سه معیار مقایسه MID، MS و SNS در کنار معیار زمان حل برای مقایسات حالات مختلف الگوریتمها بهرهگرفته شد. در نظر گرفتن ملاحظات پایداری در مسئله زمانبندی تولید و ساخت با کمینه کردن مصرف انرژی به عنوان یک معیار در برنامهریزی کارگاهی در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته است. این امر علاوه بر مزایای اقتصادی با کاهش انتشار کربن، به محیط زیست کمک شایانی مینماید. نتایج حاصل از مقایسه دو الگوریتم با استفاده از دو روش تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس نشان داد خروجی حاصل از مقایسه الگوریتم NSGA-II نسبت به الگوریتم MOPSO، برای این مسائل عملکرد بهتری دارد.
هدف تحقیق حاضر زمانبندی سبز در تولید کارگاهی دو ماشینه با موازنه نمودن زمان تکمیل و مصرف انرژی میباشد.روش تحقیق از نوع توصیفی _تحلیلی و بر حسب هدف کاربردی است.این تحقیق به بررسی عملکرد مسئله زمانبندی فلوشاپ چند ماشین با در نظر گرفتن توابع هدف کمینهسازی زمان اتمام کل، مصرف انرژی و مجموع وزنی دیرکرد و زودکرد کارها پرداخته است.دادههای مورد نیاز از طریق مصاحبه و اطلاعات موجود در شرکت پدیده ماشینسازی غرب گردآوری و سپس در نرمافزار متلب پیادهسازی شدند.تعداد 30 مسئله با ابعاد مختلف و براساس شیوههای رایج تولید و با الگوریتم فرابتکاری چندهدفه (NSGA-II) و الگوریتم تکاملی چندهدفهی بهینهسازی ازدحام ذرات (MOPSO) مورد ارزیابی قرار گرفت.از سه معیار مقایسه mid، ms و sns در کنار معیار زمان حل برای مقایسات حالات مختلف الگوریتمها بهرهگرفته شد.در نظر گرفتن ملاحظات پایداری در مسئله زمانبندی تولید و ساخت با کمینه کردن مصرف انرژی به عنوان یک معیار در برنامهریزی کارگاهی در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته است.این امر علاوه بر مزایای اقتصادی باکاهش انتشار کربن، به محیط زیست کمک شایانی مینماید.نتایج حاصل از مقایسه دو الگوریتم با استفاده از دو روش تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس نشان داد خروجی حاصل از مقایسه الگوریتم nsga-II نسبت به الگوریتم mopso، برای این مسائل عملکرد بهتری دارد.
{"title":"طراحی یک مدل ترکیبی جدید مبتنی بر تحلیل پوششی داده‌ها، شبکه عصبی مصنوعی، الگوریتم ژنتیک و بهینهسازی انبوه ذرات برای ارزیابی کارایی و الگوسازی واحد‌های کارا و ناکارا","authors":"مریم رحیمی الوقره, سید محمدرضا داودی","doi":"10.52547/jimp.9.2.107","DOIUrl":"https://doi.org/10.52547/jimp.9.2.107","url":null,"abstract":"هدف تحقیق حاضر زمانبندی سبز در تولید کارگاهی دو ماشینه با موازنه نمودن زمان تکمیل و مصرف انرژی میباشد. روش تحقیق از نوع توصیفی _تحلیلی و بر حسب هدف کاربردی است. این تحقیق به بررسی عملکرد مسئله زمانبندی فلوشاپ چند ماشین با در نظر گرفتن توابع هدف کمینهسازی زمان اتمام کل، مصرف انرژی و مجموع وزنی دیرکرد و زودکرد کارها پرداخته است. دادههای مورد نیاز از طریق مصاحبه و اطلاعات موجود در شرکت پدیده ماشینسازی غرب گردآوری و سپس در نرمافزار متلب پیادهسازی شدند. تعداد 30 مسئله با ابعاد مختلف و براساس شیوههای رایج تولید و با الگوریتم فراابتکاری چندهدفه (NSGA-II) و الگوریتم تکاملی چندهدفهی بهینهسازی ازدحام ذرات (MOPSO) مورد ارزیابی قرار گرفت. از سه معیار مقایسه MID، MS و SNS در کنار معیار زمان حل برای مقایسات حالات مختلف الگوریتمها بهرهگرفته شد. در نظر گرفتن ملاحظات پایداری در مسئله زمانبندی تولید و ساخت با کمینه کردن مصرف انرژی به عنوان یک معیار در برنامهریزی کارگاهی در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته است. این امر علاوه بر مزایای اقتصادی با کاهش انتشار کربن، به محیط زیست کمک شایانی مینماید. نتایج حاصل از مقایسه دو الگوریتم با استفاده از دو روش تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس نشان داد خروجی حاصل از مقایسه الگوریتم NSGA-II نسبت به الگوریتم MOPSO، برای این مسائل عملکرد بهتری دارد.","PeriodicalId":303885,"journal":{"name":"Journal of Industrial Management Perspective","volume":"21 1","pages":"0"},"PeriodicalIF":0.0,"publicationDate":"2020-11-09","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"130120997","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":0,"RegionCategory":"","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}
The main purpose of this research was to develop and empower the power plant staff (Shams Abad) which was done by power plant specialists in order to grow and improve the organization. and prioritize it using fuzzy model network analysis which can be effective in strategic decision making of the Distributed Power Plant. This study using Delphi questionnaire design and experts' criteria and sub-criteria, we designed Delphi questionnaire and distributed to statistical population. In the next step, the weight of the criteria and sub-criteria screened was determined using fuzzy ANP method. The results showed that strong financial support for the application of new technologies was the highest among the criteria. Out-of-the-box training courses on new technologies and resource utilization skills in device maintenance are ranked second and third, respectively.
{"title":"Evaluation of Organizational Excellence Model for Development and Empowerment of Human Resources (Case Study: Shams Abad Distributed Power Plant)","authors":"Mostafa Sadeghi Zeydanloo, Seyed Hossein Seyed Esfahani","doi":"10.29252/jimp.10.3.53","DOIUrl":"https://doi.org/10.29252/jimp.10.3.53","url":null,"abstract":"The main purpose of this research was to develop and empower the power plant staff (Shams Abad) which was done by power plant specialists in order to grow and improve the organization. and prioritize it using fuzzy model network analysis which can be effective in strategic decision making of the Distributed Power Plant. This study using Delphi questionnaire design and experts' criteria and sub-criteria, we designed Delphi questionnaire and distributed to statistical population. In the next step, the weight of the criteria and sub-criteria screened was determined using fuzzy ANP method. The results showed that strong financial support for the application of new technologies was the highest among the criteria. Out-of-the-box training courses on new technologies and resource utilization skills in device maintenance are ranked second and third, respectively.","PeriodicalId":303885,"journal":{"name":"Journal of Industrial Management Perspective","volume":"2 1","pages":"0"},"PeriodicalIF":0.0,"publicationDate":"2020-10-01","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"122202269","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":0,"RegionCategory":"","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}
The purpose of this paper is to present a process model for assessing the risk management of automobile companies, in which it explains why the automaker enters the process of risk management assessment and how this process works. Based on the Grounded theory (GT) approach and the results of 22 in-depth interviews with 18 experts, a exploratory-process model for describing the risk management assessment phenomenon from the viewpoint of the automaker has been addressed. To analyze and integrate the data, the qualitative-inductive method of the GT including open coding steps, axial coding, and selective coding based on Strauss and Corbin's systematic approach were used. Based on this framework, Causal Conditions of the arrival of the automaker to the process of risk management assessment including organizational, national and international factors. The four other categories that describe how risk management is assessed by the automaker are: Intervening factors including the organizational, national and international context, the contingency factors including the nature of the environmental variables, the nature of the customer and the nature of the automaker, the categories of consequences including national results and Organizational result (survival, growth and profitability) and the category of strategy (exposure process) include pre-exposure, exposure and post-exposure stages.
{"title":"Designing the Model of Assessing the Risk management of Automaker Companies in Iran: Grounded Theory","authors":"A. Mohaghar, A. Khorasani","doi":"10.29252/jimp.10.3.9","DOIUrl":"https://doi.org/10.29252/jimp.10.3.9","url":null,"abstract":"The purpose of this paper is to present a process model for assessing the risk management of automobile companies, in which it explains why the automaker enters the process of risk management assessment and how this process works. Based on the Grounded theory (GT) approach and the results of 22 in-depth interviews with 18 experts, a exploratory-process model for describing the risk management assessment phenomenon from the viewpoint of the automaker has been addressed. To analyze and integrate the data, the qualitative-inductive method of the GT including open coding steps, axial coding, and selective coding based on Strauss and Corbin's systematic approach were used. Based on this framework, Causal Conditions of the arrival of the automaker to the process of risk management assessment including organizational, national and international factors. The four other categories that describe how risk management is assessed by the automaker are: Intervening factors including the organizational, national and international context, the contingency factors including the nature of the environmental variables, the nature of the customer and the nature of the automaker, the categories of consequences including national results and Organizational result (survival, growth and profitability) and the category of strategy (exposure process) include pre-exposure, exposure and post-exposure stages.","PeriodicalId":303885,"journal":{"name":"Journal of Industrial Management Perspective","volume":"43 1","pages":"0"},"PeriodicalIF":0.0,"publicationDate":"2020-10-01","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"129149315","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":0,"RegionCategory":"","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}
In today's complex world and in order to increase competitiveness, planners in the manufacturing systems have focused on product distribution and collection of used products. In this paper, the closed-loop supply chain scheduling problem is investigated for the first time. A comprehensive and integrated model is presented for production scheduling, delivering products to retailers using limited-capacity vehicles, and pick-upping end of life products in order to recycle and reuse in supply chain. The aim of this problem is to minimize maximum tardiness. Due to the fact that this problem is NP-hard, a genetic algorithm is presented to solve the large-size instances by obtaining near-optimal solutions. To illustrate the importance of the problem under consideration, a case study of the motor oil supply chain is presented.
{"title":"An Optimization Model for Closed-Loop Supply Chain Scheduling Problem","authors":"M. Rostami","doi":"10.29252/jimp.10.3.29","DOIUrl":"https://doi.org/10.29252/jimp.10.3.29","url":null,"abstract":"In today's complex world and in order to increase competitiveness, planners in the manufacturing systems have focused on product distribution and collection of used products. In this paper, the closed-loop supply chain scheduling problem is investigated for the first time. A comprehensive and integrated model is presented for production scheduling, delivering products to retailers using limited-capacity vehicles, and pick-upping end of life products in order to recycle and reuse in supply chain. The aim of this problem is to minimize maximum tardiness. Due to the fact that this problem is NP-hard, a genetic algorithm is presented to solve the large-size instances by obtaining near-optimal solutions. To illustrate the importance of the problem under consideration, a case study of the motor oil supply chain is presented.","PeriodicalId":303885,"journal":{"name":"Journal of Industrial Management Perspective","volume":"106 1","pages":"0"},"PeriodicalIF":0.0,"publicationDate":"2020-09-22","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"127571919","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":0,"RegionCategory":"","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}
Abstract Prediction of the process behavior plays a key role in business process management. This research benefits from recent development in the field of deep learning to predict the next event in business processes. The proposed method uses Long Short-Term Memory (LSTM) as a promising architecture of recurrent neural networks. This architecture is implemented using a number of configurations with the aim of investigating how each of them affects the performance of the prediction models. In order to build and evaluate our prediction models, we used two publicly available datasets (BPI 2012 and BPI 2017). After developing 300 prediction models, the results indicated that the proposed method outperforms the state-of-the-art methods in terms of precision. The best result in terms of Accuracy (0.907) was achieved through “one-hidden” layer LSTM architecture and by using “Big” configuration in the absence of “feedback”.
{"title":"An Enhanced LSTM Method to Improve the Accuracy of the Business Process Prediction","authors":"Mohammad Hasan Adalat, R. Azmi, J. Bagherinejad","doi":"10.29252/jimp.10.3.71","DOIUrl":"https://doi.org/10.29252/jimp.10.3.71","url":null,"abstract":"Abstract Prediction of the process behavior plays a key role in business process management. This research benefits from recent development in the field of deep learning to predict the next event in business processes. The proposed method uses Long Short-Term Memory (LSTM) as a promising architecture of recurrent neural networks. This architecture is implemented using a number of configurations with the aim of investigating how each of them affects the performance of the prediction models. In order to build and evaluate our prediction models, we used two publicly available datasets (BPI 2012 and BPI 2017). After developing 300 prediction models, the results indicated that the proposed method outperforms the state-of-the-art methods in terms of precision. The best result in terms of Accuracy (0.907) was achieved through “one-hidden” layer LSTM architecture and by using “Big” configuration in the absence of “feedback”.","PeriodicalId":303885,"journal":{"name":"Journal of Industrial Management Perspective","volume":"1 1","pages":"0"},"PeriodicalIF":0.0,"publicationDate":"2020-09-22","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"122866828","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":0,"RegionCategory":"","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}
یک مسئله جریان کارگاهی با اهداف حداقلسازی زمان تکمیل و هزینه انرژی بررسی شده است. کاهش هزینههای تولید از اهدافی است که صنایع همواره در نظر دارند. بالارفتن آگاهی عمومی نسبت به مسئله انرژی باعث ایجاد نگرشی جدید در راستای کاهش هزینه انرژی شده است. برای نزدیکترشدن مسئله به دنیای واقعی، مسئله تحت عدمقطعیت بررسی شده است. شکاف پژوهشی موجود الهامبخش پژوهش بوده است. فرض شده که ماشینها میتوانند از سه سرعت آهسته، نرمال و سریع برای پردازش کارها استفاده کنند. در سرعت بالا میزان مصرف افزایش یافته و زمان تکمیل کاهش می‌یابد و برعکس. این تفاوت در سرعت به ایجاد مقادیر متفاوت و متضاد در تابع اهداف منجر می‌شود؛ بنابراین باید راهکاری پیشنهاد شود که علاوه بر ترتیب کار، سرعت دستگاه‌ها بهعنوان متغیر تصمیم بهصورت بهینه مشخص شوند. یک مدل ریاضی ارائه شده و سپس از الگوریتم ژنتیک مبتنی برشبیهسازی برای حل مسئله در ابعاد بزرگ استفاده شده است. بهازای هربار ارزیابی تابع هدف در الگوریتم از شبیهسازی استفاده شده است تا عدمقطعیت موجود در پارامتر زمان پردازش درنظر گرفته شود. با توجه به تصادفیبودن زمان پردازش، از مدل ارزش انتظاری برای مقابله با عدمقطعیت استفاده شده است. نتایج محاسباتی نشان میدهد که الگوریتم و رویکرد حل پیشنهادی، عملکرد خوبی دارند.
یک مسئله جریان کارگاهی با اهداف حداقلسازی زمان تکمیل و هزینه انرژی بررسی شده است.اکهش هزینههای تولید از اهدافی استکه صنایع همواره در نظر دارند.بالارفتن آگاهی عمومی نسبت به مسئله انرژی باعث ایجاد نگرشی جدید در راستای کاهش هزینه انرژی شده است.برای نزدیکترشدن مسئله به دنیای واقعی، مسئله تحت عدمقطعیت بررسی شده است.شکاف پژوهشی موجود الهامبخش پژوهش بوده است.فرض شده که ماشینها میتوانند از سه سرعت آهسته، نرمال و سریع برای پردازش کارها استفاده کنند.در سرعت بالا میزان مصرف افزایش یافته و زمان تکمیل کاهش میابد و برعکس.این تفاوت در سرعت به ایجاد مقادیر متفاوت و متضاد در تابع اهداف منجر می‌شود؛ بنابراین باید راهکاری پیشنهاد شود که علاوه بر ترتیب کار، سرعت دستگاه‌ها بهعنوان متغیر تصمیم بهصورت بهینه مشخص شوند.یک مدل ریاضی ارائه شده و سپس از الگوریتم ژنتیک مبتنی برشبیهسازی برای حل مسئله در ابعاد بزرگ استفاده شده است.بهازای هربار ارزیابی تابع هدف در الگوریتم از شبیهسازی استفاده شده است تا عدمقطعیت موجود در پارامتر زمان پردازش درنظر گرفته شود.با توجه به تصادفیبودن زمان پردازش، از مدل ارزش انتظاری برای مقابله با عدمقطعیت استفاده شده است.نتایج محاسباتی نشان میدهد که الگوریتم و رویکرد حل پیشنهادی، عملکرد خوبی دارند.
{"title":"الگوریتم ژنتیک شبیهسازی مبنا برای حل مسئله زمانبندی جریان کارگاهی با درنظرگرفتن هزینه انرژی تحت شرایط عدمقطعیت","authors":"مینا فرجی امیری, جواد بهنامیان","doi":"10.52547/JIMP.10.2.9","DOIUrl":"https://doi.org/10.52547/JIMP.10.2.9","url":null,"abstract":"یک مسئله جریان کارگاهی با اهداف حداقلسازی زمان تکمیل و هزینه انرژی بررسی شده است. کاهش هزینههای تولید از اهدافی است که صنایع همواره در نظر دارند. بالارفتن آگاهی عمومی نسبت به مسئله انرژی باعث ایجاد نگرشی جدید در راستای کاهش هزینه انرژی شده است. برای نزدیکترشدن مسئله به دنیای واقعی، مسئله تحت عدمقطعیت بررسی شده است. شکاف پژوهشی موجود الهامبخش پژوهش بوده است. فرض شده که ماشینها میتوانند از سه سرعت آهسته، نرمال و سریع برای پردازش کارها استفاده کنند. در سرعت بالا میزان مصرف افزایش یافته و زمان تکمیل کاهش می‌یابد و برعکس. این تفاوت در سرعت به ایجاد مقادیر متفاوت و متضاد در تابع اهداف منجر می‌شود؛ بنابراین باید راهکاری پیشنهاد شود که علاوه بر ترتیب کار، سرعت دستگاه‌ها بهعنوان متغیر تصمیم بهصورت بهینه مشخص شوند. یک مدل ریاضی ارائه شده و سپس از الگوریتم ژنتیک مبتنی برشبیهسازی برای حل مسئله در ابعاد بزرگ استفاده شده است. بهازای هربار ارزیابی تابع هدف در الگوریتم از شبیهسازی استفاده شده است تا عدمقطعیت موجود در پارامتر زمان پردازش درنظر گرفته شود. با توجه به تصادفیبودن زمان پردازش، از مدل ارزش انتظاری برای مقابله با عدمقطعیت استفاده شده است. نتایج محاسباتی نشان میدهد که الگوریتم و رویکرد حل پیشنهادی، عملکرد خوبی دارند.","PeriodicalId":303885,"journal":{"name":"Journal of Industrial Management Perspective","volume":"17 1","pages":"0"},"PeriodicalIF":0.0,"publicationDate":"2020-06-21","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"125619750","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":0,"RegionCategory":"","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}
{"title":"بهینهسازی دوهدفه مسئله مدیریت موجودی توسط فروشنده در یک زنجیره تامین چندسطحی سبز","authors":"افشین رادفر, داود محمدی‌تبار","doi":"10.52547/jimp.9.3.109","DOIUrl":"https://doi.org/10.52547/jimp.9.3.109","url":null,"abstract":"","PeriodicalId":303885,"journal":{"name":"Journal of Industrial Management Perspective","volume":"1 1","pages":"0"},"PeriodicalIF":0.0,"publicationDate":"2019-11-22","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"129514469","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":0,"RegionCategory":"","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}
لعیا الفت, مقصود امیری, ایمان رئیسی وانانی, منصور اسماعیل‌زاده
{"title":"شناسایی و مقوله بندی فعالیت‌های مرتبط با توسعه تأمین‌کننده در صنعت خودرو","authors":"لعیا الفت, مقصود امیری, ایمان رئیسی وانانی, منصور اسماعیل‌زاده","doi":"10.52547/jimp.9.3.9","DOIUrl":"https://doi.org/10.52547/jimp.9.3.9","url":null,"abstract":"","PeriodicalId":303885,"journal":{"name":"Journal of Industrial Management Perspective","volume":"27 1","pages":"0"},"PeriodicalIF":0.0,"publicationDate":"2019-11-22","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"132807303","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":0,"RegionCategory":"","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}
京公网安备 11010802042870号
京ICP备2023020795号-1
扫码关注我们
求助内容：
应助结果提醒方式：