首页 > 最新文献

Journal of Labelled Compounds and Radiopharmaceuticals最新文献

英文 中文
اثرپذیری مقدمۀ کوشنامه از دیباچۀ شاهنامه با تأکید بر تحمیدیه
Pub Date : 2021-08-29 DOI: 10.22059/JLCR.2021.318680.1628
فاطمه حاجی رحیمی, اقدس فاتحی, محمود مهرآوران
آغاز کردن سخن با نام خدای، پیشینه‎ای دیرینه در نوشته‎ها و آثار برجای مانده از زبان‎های کهن ایرانی داشته است. این سنت از آغاز عهد اسلامی نیز تا کنون همچنان ادامه داشته است. شاعران حماسه‎سرای‌ دورۀ اسلامی، مطابق با یک آیین مرسوم، پیش از ورود به موضوع اصلی، منظومۀ خویش را با دیباچه‌ای ‎آغاز کرده‎اند که با نام خدا شروع می‌شود. محتوای این دیباچه‎ها، در درجۀ نخست، شامل تحمیدیه، گزیده‎ای از اعتقادات دینی و مشرب فکری شاعر حماسه سراست که عمدتا با الهام گرفتن از سبک شاهنامه ساخته و پرداخته شده است. پژوهش حاضر که با نگرش توصیفی و بر پایۀ روش استقرائی در دو متن شاهنامه و کوش‎نامه انجام گرفته، تلاشی درجهت نمایاندن رابطه میان مقدمۀ کوش‎نامه و دیباچۀ شاهنامه است و تأثیرپذیری مقدمۀ کوش‎نامه از شاهنامه را در سایۀ پیرامتنیت بررسی می‌کند. نتایج حاصله از مطالعۀ بخش‎های تحمیدیه در هر دو منظومه و تطبیق آنها با یکدیگر نشان می‎دهد که در بخش آغازین کوش‎نامه و شاهنامه، ستایش یزدان و احصاء اسماء و صفات ذاتی، افعالی و تنزیهی خداوند، جایگاه والا و ارجمندی را به خود اختصاص داده و سایر بخش‌های زیر مجموعۀ آن نیز؛ همچون ستایش و ارج خرد، چگونگی آفرینش، ستایش دانش و ارزش سخن، نعت پیامبر(ص) و اندرز، نیز در هر دو اثر از جلوۀ خاصی برخوردار بوده و تأثیر آشکار شاهنامه را بر کوش نامه نشان می دهد. ایرانشاه در سرودن بخش‎های اصلی و داخلی مقدمۀ کوش‎نامه، در گنجانیدن عناصری نظیر: اهدای اثر، درآمد یا مدخل اثر، چگونگی دسترسی به یک نسخۀ منثور و اشاره به مأخذ و همچنین مدح پادشاه عصر، از فردوسی پیروی‌کرده است. سرانجام با بررسی‎های انجام گرفته، مشخص گردید که مقدمۀ کوش‎نامه در مقام متن حاضر، از دیباچۀ شاهنامه در جایگاه متن غایب در چگونگی ساختار، تأثیر فراوان به خود پذیرفته و شاهنامه نقش آشکار و بنیادینی در کیفیت بازتولید محتواهای مقدمۀ کوش‎نامه داشته است.
{"title":"اثرپذیری مقدمۀ کوشنامه از دیباچۀ شاهنامه با تأکید بر تحمیدیه","authors":"فاطمه حاجی رحیمی, اقدس فاتحی, محمود مهرآوران","doi":"10.22059/JLCR.2021.318680.1628","DOIUrl":"https://doi.org/10.22059/JLCR.2021.318680.1628","url":null,"abstract":"آغاز کردن سخن با نام خدای، پیشینه‎ای دیرینه در نوشته‎ها و آثار برجای مانده از زبان‎های کهن ایرانی داشته است. این سنت از آغاز عهد اسلامی نیز تا کنون همچنان ادامه داشته است. شاعران حماسه‎سرای‌ دورۀ اسلامی، مطابق با یک آیین مرسوم، پیش از ورود به موضوع اصلی، منظومۀ خویش را با دیباچه‌ای ‎آغاز کرده‎اند که با نام خدا شروع می‌شود. محتوای این دیباچه‎ها، در درجۀ نخست، شامل تحمیدیه، گزیده‎ای از اعتقادات دینی و مشرب فکری شاعر حماسه سراست که عمدتا با الهام گرفتن از سبک شاهنامه ساخته و پرداخته شده است. پژوهش حاضر که با نگرش توصیفی و بر پایۀ روش استقرائی در دو متن شاهنامه و کوش‎نامه انجام گرفته، تلاشی درجهت نمایاندن رابطه میان مقدمۀ کوش‎نامه و دیباچۀ شاهنامه است و تأثیرپذیری مقدمۀ کوش‎نامه از شاهنامه را در سایۀ پیرامتنیت بررسی می‌کند. نتایج حاصله از مطالعۀ بخش‎های تحمیدیه در هر دو منظومه و تطبیق آنها با یکدیگر نشان می‎دهد که در بخش آغازین کوش‎نامه و شاهنامه، ستایش یزدان و احصاء اسماء و صفات ذاتی، افعالی و تنزیهی خداوند، جایگاه والا و ارجمندی را به خود اختصاص داده و سایر بخش‌های زیر مجموعۀ آن نیز؛ همچون ستایش و ارج خرد، چگونگی آفرینش، ستایش دانش و ارزش سخن، نعت پیامبر(ص) و اندرز، نیز در هر دو اثر از جلوۀ خاصی برخوردار بوده و تأثیر آشکار شاهنامه را بر کوش نامه نشان می دهد. ایرانشاه در سرودن بخش‎های اصلی و داخلی مقدمۀ کوش‎نامه، در گنجانیدن عناصری نظیر: اهدای اثر، درآمد یا مدخل اثر، چگونگی دسترسی به یک نسخۀ منثور و اشاره به مأخذ و همچنین مدح پادشاه عصر، از فردوسی پیروی‌کرده است. سرانجام با بررسی‎های انجام گرفته، مشخص گردید که مقدمۀ کوش‎نامه در مقام متن حاضر، از دیباچۀ شاهنامه در جایگاه متن غایب در چگونگی ساختار، تأثیر فراوان به خود پذیرفته و شاهنامه نقش آشکار و بنیادینی در کیفیت بازتولید محتواهای مقدمۀ کوش‎نامه داشته است.","PeriodicalId":16203,"journal":{"name":"Journal of Labelled Compounds and Radiopharmaceuticals","volume":"84 1","pages":""},"PeriodicalIF":0.0,"publicationDate":"2021-08-29","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"84073724","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":0,"RegionCategory":"","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}
引用次数: 0
برساخت رواییِ تاریخ بیهقی و تلاقیِ آن با اندیشۀ ایرانی
Pub Date : 2021-08-23 DOI: 10.22059/JLCR.2021.310254.1545
فردین حسین پناهی
روایتمندی ویژگی اجتناب‌ناپذیر «تاریخ» است. روایت با کارکردهایی چون نظام‌مند بودن و ساختارمند بودن، کارکردی انسجام‌بخش و نظم‌دهنده دارد، چنان‌که از میان واقعیت‌های فی‌نفسه بی‌شمار تاریخی، واقعیت‌های گزینش‌شده‌ای را تحت ساختارها و پیرنگ‌هایی مشخص گردهم می‌آورد. ساختمندی و انسجام روایت، زمینه را برای دلالت معنایی و حتی دلالت ساختاری، و یافتن بسترهای ایدئولوژیک و غلبۀ نظم‌های گفتمانی خاص (و در نتیجه بروز گزینش‌ها و حذف و طردها) فراهم می‌آورد. مجموع این مسائل، به‌علاوۀ تکیه بر توالی، نسبت‌های علی و معلولی، تغییر وضعیت، و داشتن هدف غایی، همگی مؤلفه‌هایی روایی و درنتیجه غیرتاریخی هستند که در گزارش رخدادهای تاریخی دخیل‌اند و درنهایت می‌توانند به ساخت و تکوین «داستان» یا شکل‌هایی از داستان منتهی شوند. از سوی دیگر، گفتمان‌ها، ایدئولوژی‌ها و ساختارهای قدرت در برساخته شدن فهم تاریخی مورخ، و درنتیجه در روایت‌پردازی تاریخی او نقش مؤثری دارند، چنان‌که «روایت تاریخی» برساخته‌ای در نظام معرفت‌شناختی و ارزش‌گذاری‌های غالب بر دورۀ زندگی مورخ است. تاریخ بیهقی همچون دیگر متون تاریخی، روایتی گزینش‌شده از میان رویدادهای تاریخی بی‌شمار از یک دورۀ خاص است و بیهقی به‌عنوان سوژه‌ای در زمانۀ خود، روایت‌پردازی تاریخی‌اش تحت تأثیر گفتمان‌ها، ایدئولوژی‌ها و خاستگاه‌های هویتی خاصی شکل گرفته است، به‌ویژه آن‌که تقابل‌های گفتمانی و هویتی خاصی در روزگار بیهقی دیده می‌شود. بر این اساس، در این مقاله بر مبنای رویکرد تاریخ‌گرایی نوین، به بررسی برساخت روایی تاریخ بیهقی، و نوع مواجهۀ بیهقی با گفتمان‌های اثرگذار در روزگار او می‌پردازیم و تأثیر آن بر شکل‌گیری «روایت تاریخی» بیهقی بررسی و تحلیل می‌شود، چنان‌که سوژگی این مورخ در روزگارش به طرز دقیق‌تری واکاوی شود. نتایج تحقیق بیانگر وجود تقابل‌های درون‌ساختی میان سویه‌های تاریخی و فراتاریخی (Metahistorical) در روایت‌پردازی تاریخی بیهقی است، که ارتباط معناداری با تقابل‌های گفتمانی حاکم بر روزگار او دارد و از این میان، تقابل جریان هویت‌خواهی ایران‌گرا با جریان‌های هویت‌خواهی مورد حمایت دربار، نقش مهمی در شکل‌گیری این تقابل‌های درون‌ساختی دارد.
{"title":"برساخت رواییِ تاریخ بیهقی و تلاقیِ آن با اندیشۀ ایرانی","authors":"فردین حسین پناهی","doi":"10.22059/JLCR.2021.310254.1545","DOIUrl":"https://doi.org/10.22059/JLCR.2021.310254.1545","url":null,"abstract":"روایتمندی ویژگی اجتناب‌ناپذیر «تاریخ» است. روایت با کارکردهایی چون نظام‌مند بودن و ساختارمند بودن، کارکردی انسجام‌بخش و نظم‌دهنده دارد، چنان‌که از میان واقعیت‌های فی‌نفسه بی‌شمار تاریخی، واقعیت‌های گزینش‌شده‌ای را تحت ساختارها و پیرنگ‌هایی مشخص گردهم می‌آورد. ساختمندی و انسجام روایت، زمینه را برای دلالت معنایی و حتی دلالت ساختاری، و یافتن بسترهای ایدئولوژیک و غلبۀ نظم‌های گفتمانی خاص (و در نتیجه بروز گزینش‌ها و حذف و طردها) فراهم می‌آورد. مجموع این مسائل، به‌علاوۀ تکیه بر توالی، نسبت‌های علی و معلولی، تغییر وضعیت، و داشتن هدف غایی، همگی مؤلفه‌هایی روایی و درنتیجه غیرتاریخی هستند که در گزارش رخدادهای تاریخی دخیل‌اند و درنهایت می‌توانند به ساخت و تکوین «داستان» یا شکل‌هایی از داستان منتهی شوند. از سوی دیگر، گفتمان‌ها، ایدئولوژی‌ها و ساختارهای قدرت در برساخته شدن فهم تاریخی مورخ، و درنتیجه در روایت‌پردازی تاریخی او نقش مؤثری دارند، چنان‌که «روایت تاریخی» برساخته‌ای در نظام معرفت‌شناختی و ارزش‌گذاری‌های غالب بر دورۀ زندگی مورخ است. تاریخ بیهقی همچون دیگر متون تاریخی، روایتی گزینش‌شده از میان رویدادهای تاریخی بی‌شمار از یک دورۀ خاص است و بیهقی به‌عنوان سوژه‌ای در زمانۀ خود، روایت‌پردازی تاریخی‌اش تحت تأثیر گفتمان‌ها، ایدئولوژی‌ها و خاستگاه‌های هویتی خاصی شکل گرفته است، به‌ویژه آن‌که تقابل‌های گفتمانی و هویتی خاصی در روزگار بیهقی دیده می‌شود. بر این اساس، در این مقاله بر مبنای رویکرد تاریخ‌گرایی نوین، به بررسی برساخت روایی تاریخ بیهقی، و نوع مواجهۀ بیهقی با گفتمان‌های اثرگذار در روزگار او می‌پردازیم و تأثیر آن بر شکل‌گیری «روایت تاریخی» بیهقی بررسی و تحلیل می‌شود، چنان‌که سوژگی این مورخ در روزگارش به طرز دقیق‌تری واکاوی شود. نتایج تحقیق بیانگر وجود تقابل‌های درون‌ساختی میان سویه‌های تاریخی و فراتاریخی (Metahistorical) در روایت‌پردازی تاریخی بیهقی است، که ارتباط معناداری با تقابل‌های گفتمانی حاکم بر روزگار او دارد و از این میان، تقابل جریان هویت‌خواهی ایران‌گرا با جریان‌های هویت‌خواهی مورد حمایت دربار، نقش مهمی در شکل‌گیری این تقابل‌های درون‌ساختی دارد.","PeriodicalId":16203,"journal":{"name":"Journal of Labelled Compounds and Radiopharmaceuticals","volume":"63 1","pages":"1-1"},"PeriodicalIF":0.0,"publicationDate":"2021-08-23","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"82335478","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":0,"RegionCategory":"","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}
引用次数: 0
تحلیل مکانیسم روانرنجورانۀ مهرطلبی در داستانهای مثنوی بر اساس نظریّۀ کارن هورنای
Pub Date : 2021-08-23 DOI: 10.22059/JLCR.2021.313817.1582
شهرام محمودی, ابراهیم دانش, فرامرز جلالت
انسان­ها در طول حیات خود با مشکلات فراوانی روبرو می­شوند که این مشکلات به شیوه­های گوناگون زندگی و شخصیت آن­ها را تحت تأثیر قرار می­دهد. برخی از مشکلات اساسی و تأثیرگذار دوران کودکی از قبیل رفتار نامناسب والدین با کودک منجر به رنج­ها و آسیب­های روانی  می­شود که نقشی بنیادین در زندگی و کنش­های فرد در دوران بلوغ وی دارد. این رنج­های مهم و تأثیرگذار منجر به رفتارهای نابهنجار در ادوار مختلف زندگی شخص می­شود. کارن هورنای، روان­شناس آلمانی، در باب رنج­های روانی نظریه­ای بسیار مهم دارد که با عنوان نظریة «روان­رنجوری» شناخته می­شود. وی عوامل پیدایش روان­رنجوری را مطرح و مکانیسم­هایی را به عنوان رفتارهای دفاعی که شخص روان­رنجور برای تسکین آلام و حصول آرامش به­ آن­ها متمسک می­شود، برمی­شمارد. یکی از این مکانیسم­ها «حرکت به سوی مردم» یا «مهرطلبی» است. هورنای معتقد است؛ مکانیسم مهرطلبی که روان­رنجوران بدان پناه می­برند، درمان حقیقی نیست و گرایش و تمسک بدان، نه تنها امنیت و آسایش خاطری برای روان­رنجوران به بار نمی­آورد، بلکه موجب تشدید روان­رنجوری نیز می­شود. مولانا نیز به عنوان عارفی بزرگ و اندیشمندی بی­بدیل که علاوه بر علوم متداول زمان خود، از سرچشمة فیاض وحی و معارف اسلامی و ایرانی سیراب بوده و آثاری جهانی همچون مثنوی و غزلیات شمس را پدید آورده است، به اقتضای رسالت خود که نجات خلق و رساندن آن­ها به سعادت دو جهان است، نسبت به رنج­های درونی و روانی انسان بی­تفاوت نبوده است. وی تأملات دقیق و عمیقی در باب مسائل روانی انسان داشته و آراء فاخر و ارزشمندی در این خصوص ارائه کرده است. مولوی در مطاوی داستان­ها و تمثیلات مثنوی به نحو شایسته­ای به علل گرایش به مکانیسم مهرطلبی و عوارض و پیامدهای آن اشاره کرده است. این مقاله بر آن است تا با بررسی نمودهای مختلف مکانیسم مهرطلبی در حکایات و تمثیلات مثنوی معنوی، جایگاه این مکانیسم را در کنش شخصیت­های روان­رنجور داستان­های مثنوی روشن کند.
{"title":"تحلیل مکانیسم روانرنجورانۀ مهرطلبی در داستانهای مثنوی بر اساس نظریّۀ کارن هورنای","authors":"شهرام محمودی, ابراهیم دانش, فرامرز جلالت","doi":"10.22059/JLCR.2021.313817.1582","DOIUrl":"https://doi.org/10.22059/JLCR.2021.313817.1582","url":null,"abstract":"انسان­ها در طول حیات خود با مشکلات فراوانی روبرو می­شوند که این مشکلات به شیوه­های گوناگون زندگی و شخصیت آن­ها را تحت تأثیر قرار می­دهد. برخی از مشکلات اساسی و تأثیرگذار دوران کودکی از قبیل رفتار نامناسب والدین با کودک منجر به رنج­ها و آسیب­های روانی  می­شود که نقشی بنیادین در زندگی و کنش­های فرد در دوران بلوغ وی دارد. این رنج­های مهم و تأثیرگذار منجر به رفتارهای نابهنجار در ادوار مختلف زندگی شخص می­شود. کارن هورنای، روان­شناس آلمانی، در باب رنج­های روانی نظریه­ای بسیار مهم دارد که با عنوان نظریة «روان­رنجوری» شناخته می­شود. وی عوامل پیدایش روان­رنجوری را مطرح و مکانیسم­هایی را به عنوان رفتارهای دفاعی که شخص روان­رنجور برای تسکین آلام و حصول آرامش به­ آن­ها متمسک می­شود، برمی­شمارد. یکی از این مکانیسم­ها «حرکت به سوی مردم» یا «مهرطلبی» است. هورنای معتقد است؛ مکانیسم مهرطلبی که روان­رنجوران بدان پناه می­برند، درمان حقیقی نیست و گرایش و تمسک بدان، نه تنها امنیت و آسایش خاطری برای روان­رنجوران به بار نمی­آورد، بلکه موجب تشدید روان­رنجوری نیز می­شود. مولانا نیز به عنوان عارفی بزرگ و اندیشمندی بی­بدیل که علاوه بر علوم متداول زمان خود، از سرچشمة فیاض وحی و معارف اسلامی و ایرانی سیراب بوده و آثاری جهانی همچون مثنوی و غزلیات شمس را پدید آورده است، به اقتضای رسالت خود که نجات خلق و رساندن آن­ها به سعادت دو جهان است، نسبت به رنج­های درونی و روانی انسان بی­تفاوت نبوده است. وی تأملات دقیق و عمیقی در باب مسائل روانی انسان داشته و آراء فاخر و ارزشمندی در این خصوص ارائه کرده است. مولوی در مطاوی داستان­ها و تمثیلات مثنوی به نحو شایسته­ای به علل گرایش به مکانیسم مهرطلبی و عوارض و پیامدهای آن اشاره کرده است. این مقاله بر آن است تا با بررسی نمودهای مختلف مکانیسم مهرطلبی در حکایات و تمثیلات مثنوی معنوی، جایگاه این مکانیسم را در کنش شخصیت­های روان­رنجور داستان­های مثنوی روشن کند.","PeriodicalId":16203,"journal":{"name":"Journal of Labelled Compounds and Radiopharmaceuticals","volume":"14 1","pages":"1-1"},"PeriodicalIF":0.0,"publicationDate":"2021-08-23","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"78939544","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":0,"RegionCategory":"","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}
引用次数: 0
تأثیر اگزیستانسیالیسم بر نخستین رمان های مدرنِ فارسی
Pub Date : 2021-08-15 DOI: 10.22059/JLCR.2021.327071.1703
محبوبه حیدری, مصطفی شریفی ابنوی
اگزیستانسیالیسم از مهم‌ترین شاخه‌های فلسفۀ معاصر است که مثل تمام مکتب‌ها و اصطلاحاتی که در قرن بیستم ظهور کردند، اندیشه‌ها و آثار متنوعی را زیرمجموعۀ خود قرار می‌دهد. وجه مشترک تمام متفکران اگزیستانسیالیستی، مخالفت آن‌ها با فلسفه‌های عقلی و استعلایی است. برخلاف فیلسوفان استعلایی، اگزیستانسیالیست‌ها، شناخت را پس از وجود شیء ممکن می‌دانند و وجود شیء را ممکن و غیرلازم می‌شمارند. عدم الزام وجود انسان، به او آزادی می‌دهد اما به نظر اگزیستانسیالیست‌ها، انسان مسئول است تا به کمک آزادی، برای هستی پوچ و بی‌معنایش، معنایی خلق کند. آن‌ها برای انضمامی کردن اندیشه‌هایشان از ادبیات کمک می‌گیرند و راهکارهای اگزیستانسیالیستی خود را، در داستان‌هایشان شرح می‌دهند. داستان‌های اگزیستانسیالیستی از نظر فرم، شبیه به دیگر آثار مدرنیستی هستند. پوچ‌گرایی، تعهد به زیستن، یافتن معنا، دوگانگی خوب و بد و نامشخص بودن مرزهای بین آن‌ها، تعارض با ادیان، ایدئولوژی‌ها و ارزش‌های سنتی و میل به آزادی از مهم‌ترین درون‌مایه‌های ادبیات اگزیستانسیالیستی است. این مکتب فکری درآثار فرهنگی ایران عصر پهلوی، نفوذ بسیاری داشته است. در این مقاله، چهار رمان مدرنیستی آن دوره بوف کور، یکلیا و تنهایی او، ملکوت و شازده احتجاب از منظر مؤلفه‌های ادبیات اگزیستانسیالیستی بررسی می‌شوند. سه درون‌مایۀ اگزیستانسیالیستی پوچگرایی، دوگانگی خیر و شر یا خدا و شیطان و بیگانگی و ازخودبیگانگی را برگزیدیم و چهار رمان منتخب را از منظر این درون‌مایه‌ها بررسی کردیم. به کمک این تقسیم‌بندی، یک سیر و خط فکری به دست آوردیم و به این نتایج رسیدیم که نگاه متافیزیکی موجود در سه رمان نخست، در شازده احتجاب ادامه نمی‌یابد و دید نویسنده در این اثر اجتماعی می‌شود. همچنین، پوچگرایی نیهیلیستی دوره‌های قبل کمرنگ می‌شود و شخصیت‌های رمان شازده احتجاب،برای رهایی از پوچی برای زندگی خود، معنایی خلق می‌کنند. نیز دریافتیم که شخصیت‌های اصلی هر چهار رمان، با بحران معرفت‌شناختی درگیر هستند. همگی آن‌ها تلاش می‌کنند در جدال با جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند، هویتی برای خود دست و پا کنند و در این راه، برخی در هنجارها و ارزش‌های اجتماعی حل می‌شوند و برخی دیگر، فردیت خود را می‌یابند اما از طرف جامعه طرد می‌شوند.
{"title":"تأثیر اگزیستانسیالیسم بر نخستین رمان های مدرنِ فارسی","authors":"محبوبه حیدری, مصطفی شریفی ابنوی","doi":"10.22059/JLCR.2021.327071.1703","DOIUrl":"https://doi.org/10.22059/JLCR.2021.327071.1703","url":null,"abstract":"اگزیستانسیالیسم از مهم‌ترین شاخه‌های فلسفۀ معاصر است که مثل تمام مکتب‌ها و اصطلاحاتی که در قرن بیستم ظهور کردند، اندیشه‌ها و آثار متنوعی را زیرمجموعۀ خود قرار می‌دهد. وجه مشترک تمام متفکران اگزیستانسیالیستی، مخالفت آن‌ها با فلسفه‌های عقلی و استعلایی است. برخلاف فیلسوفان استعلایی، اگزیستانسیالیست‌ها، شناخت را پس از وجود شیء ممکن می‌دانند و وجود شیء را ممکن و غیرلازم می‌شمارند. عدم الزام وجود انسان، به او آزادی می‌دهد اما به نظر اگزیستانسیالیست‌ها، انسان مسئول است تا به کمک آزادی، برای هستی پوچ و بی‌معنایش، معنایی خلق کند. آن‌ها برای انضمامی کردن اندیشه‌هایشان از ادبیات کمک می‌گیرند و راهکارهای اگزیستانسیالیستی خود را، در داستان‌هایشان شرح می‌دهند. داستان‌های اگزیستانسیالیستی از نظر فرم، شبیه به دیگر آثار مدرنیستی هستند. پوچ‌گرایی، تعهد به زیستن، یافتن معنا، دوگانگی خوب و بد و نامشخص بودن مرزهای بین آن‌ها، تعارض با ادیان، ایدئولوژی‌ها و ارزش‌های سنتی و میل به آزادی از مهم‌ترین درون‌مایه‌های ادبیات اگزیستانسیالیستی است. این مکتب فکری درآثار فرهنگی ایران عصر پهلوی، نفوذ بسیاری داشته است. در این مقاله، چهار رمان مدرنیستی آن دوره بوف کور، یکلیا و تنهایی او، ملکوت و شازده احتجاب از منظر مؤلفه‌های ادبیات اگزیستانسیالیستی بررسی می‌شوند. سه درون‌مایۀ اگزیستانسیالیستی پوچگرایی، دوگانگی خیر و شر یا خدا و شیطان و بیگانگی و ازخودبیگانگی را برگزیدیم و چهار رمان منتخب را از منظر این درون‌مایه‌ها بررسی کردیم. به کمک این تقسیم‌بندی، یک سیر و خط فکری به دست آوردیم و به این نتایج رسیدیم که نگاه متافیزیکی موجود در سه رمان نخست، در شازده احتجاب ادامه نمی‌یابد و دید نویسنده در این اثر اجتماعی می‌شود. همچنین، پوچگرایی نیهیلیستی دوره‌های قبل کمرنگ می‌شود و شخصیت‌های رمان شازده احتجاب،برای رهایی از پوچی برای زندگی خود، معنایی خلق می‌کنند. نیز دریافتیم که شخصیت‌های اصلی هر چهار رمان، با بحران معرفت‌شناختی درگیر هستند. همگی آن‌ها تلاش می‌کنند در جدال با جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند، هویتی برای خود دست و پا کنند و در این راه، برخی در هنجارها و ارزش‌های اجتماعی حل می‌شوند و برخی دیگر، فردیت خود را می‌یابند اما از طرف جامعه طرد می‌شوند.","PeriodicalId":16203,"journal":{"name":"Journal of Labelled Compounds and Radiopharmaceuticals","volume":"56 1","pages":""},"PeriodicalIF":0.0,"publicationDate":"2021-08-15","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"84903682","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":0,"RegionCategory":"","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}
引用次数: 0
کاربرد زلف بهعنوان سرپوش شراب در غزلیات حافظ
Pub Date : 2021-08-14 DOI: 10.22059/JLCR.2021.328378.1722
هیمن کریم محمد صالح, تیمور مالمیر
گاهی در متون ادبی «زلف» با عناصر میخانه نظیر شراب و ساقی همراه شده یا با آنها ترکیب خاص ساخته است مثل اینکه «زلف ساقی» ، «ساقی زلف‌انداز» یا به صورت استعاری « نافه » به جای زلف به‌کار رفته است اما تناسبی با مفهوم رایج زلف به‌ عنوان عضو بدن انسان یا زلف معشوق ندارد اما محققان، زلف را فقط به‌عنوان زلف انسان و معشوق تصور کرده‌اند. شارحان دیوان حافظ از آنکه زلف را فقط مربوط به معشوق می‌پنداشته‌اند، در ابیاتی که در کنار زلف از باده یاد شده به تعابیر دور رفته‌اند و شاید یکی از علت‌ هایی که موجب تصور عدم‌ انسجام در غزلیات حافظ شده ، همین عدم‌توجه به معنای اصلی و کاربردی واژه‌ هایی نظیر زلف در عصر حافظ است. فرض اصلی ما در این موارد آن است که «زلف» به معنای درپوش و وسیلۀ‌بستن به‌کار رفته است. واژۀ « زلفین » و « زرفین » در متون کهن به معنی حلقۀ در به‌کار رفته است. «ین» در اینجا نسبت است به زلف یعنی زلفی. در زبان دری امروز افغانستان همچنان « زلفی » و « زلفک » به معنی زنجیر و وسیلة‌ بستن در و دروازه کاربرد دارد. کاربرد زلفی و زلفک در فارسی افغانستان بیانگر آن است که واژۀ زلف در فارسی قدیم، معادل واژۀ عربی «فدام» برای سرپوش شراب به‌کار می‌رفته است. واژه‌های دیگر نظیر گیسو و موی نیز به سبب اشتراک معنا با زلف، به همان مفهوم و کاربرد تا حدی رواج یافته است. براساس این مفهوم از زلف، به بازنگری در مواردی از شعر حافظ پرداخته‌ایم که پیشتر، محققان به‌عنوان زلف معشوق تلقی کرده‌اند همچنین براساس آن به عدم انسجام در غزلیات حافظ معتقد شده‌اند و از کاربرد مفاهیم طنزآمیز در غزل حافظ غفلت کرده‌اند. واژه‌های کلیدی : انسجام غزل حافظ ، استعاره ، زلف ساقی ، زلف شراب ، نافه
{"title":"کاربرد زلف بهعنوان سرپوش شراب در غزلیات حافظ","authors":"هیمن کریم محمد صالح, تیمور مالمیر","doi":"10.22059/JLCR.2021.328378.1722","DOIUrl":"https://doi.org/10.22059/JLCR.2021.328378.1722","url":null,"abstract":"گاهی در متون ادبی «زلف» با عناصر میخانه نظیر شراب و ساقی همراه شده یا با آنها ترکیب خاص ساخته است مثل اینکه «زلف ساقی» ، «ساقی زلف‌انداز» یا به صورت استعاری « نافه » به جای زلف به‌کار رفته است اما تناسبی با مفهوم رایج زلف به‌ عنوان عضو بدن انسان یا زلف معشوق ندارد اما محققان، زلف را فقط به‌عنوان زلف انسان و معشوق تصور کرده‌اند. شارحان دیوان حافظ از آنکه زلف را فقط مربوط به معشوق می‌پنداشته‌اند، در ابیاتی که در کنار زلف از باده یاد شده به تعابیر دور رفته‌اند و شاید یکی از علت‌ هایی که موجب تصور عدم‌ انسجام در غزلیات حافظ شده ، همین عدم‌توجه به معنای اصلی و کاربردی واژه‌ هایی نظیر زلف در عصر حافظ است. فرض اصلی ما در این موارد آن است که «زلف» به معنای درپوش و وسیلۀ‌بستن به‌کار رفته است. واژۀ « زلفین » و « زرفین » در متون کهن به معنی حلقۀ در به‌کار رفته است. «ین» در اینجا نسبت است به زلف یعنی زلفی. در زبان دری امروز افغانستان همچنان « زلفی » و « زلفک » به معنی زنجیر و وسیلة‌ بستن در و دروازه کاربرد دارد. کاربرد زلفی و زلفک در فارسی افغانستان بیانگر آن است که واژۀ زلف در فارسی قدیم، معادل واژۀ عربی «فدام» برای سرپوش شراب به‌کار می‌رفته است. واژه‌های دیگر نظیر گیسو و موی نیز به سبب اشتراک معنا با زلف، به همان مفهوم و کاربرد تا حدی رواج یافته است. براساس این مفهوم از زلف، به بازنگری در مواردی از شعر حافظ پرداخته‌ایم که پیشتر، محققان به‌عنوان زلف معشوق تلقی کرده‌اند همچنین براساس آن به عدم انسجام در غزلیات حافظ معتقد شده‌اند و از کاربرد مفاهیم طنزآمیز در غزل حافظ غفلت کرده‌اند. واژه‌های کلیدی : انسجام غزل حافظ ، استعاره ، زلف ساقی ، زلف شراب ، نافه","PeriodicalId":16203,"journal":{"name":"Journal of Labelled Compounds and Radiopharmaceuticals","volume":"58 1","pages":""},"PeriodicalIF":0.0,"publicationDate":"2021-08-14","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"87196566","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":0,"RegionCategory":"","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}
引用次数: 0
چالش فرم و محتوا در اقتباس نمایشی از داستانهای مرکب با تمرکز بر دو اثر: «مد و مه» و «تابستان همانسال»
Pub Date : 2021-07-26 DOI: 10.22059/JLCR.2021.312291.1566
فرشته پایدارنوبخت, محمدجعفر یوسفیان کناری
اقتباس نمایشی از ادبیات روایی، همواره یکی از مهم‌ ترین مباحث چالش‌‌ برانگیز پیش‌ روی نویسندگان بوده است. این چالش در دورۀ مدرن و پسامدرن که سبک‌های ادبی در شکل‌ های متنوع‌ تری پدید آمد و تمایل برای دستمایه‌ قرار دادن آثار ادبی در سینما و تئاتر بیشتر شد، زمینه‌ای مهم برای پژوهش‌ های ادبی و نظریه‌ پردازی فراهم آورد. در این جستار کوشش شده به مطالعۀ‌ راهکاری جهت اقتباس از داستان‌ های مرکب پرداخته شود با این پرسش که چالش‌ های اصلی اقتباس از داستان‌ های مرکب چیست و چگونه می‌توان قرائتی نمایشی از این ژانر ادبی داشت. گمان بر این است بهره‌گیری از نظریه‌ های نوین در زمینه ساخت‌ و فرم‌ نمایشی می‌ تواند راهگشا باشد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و داده‌ ها با مراجعه به منابع کتابخانه‌ای گردآوری شده است. الگوهای نظری مگی‌ دان و آن‌ موریس در زمینه‌ شناخت رمان مرکب و نظریات سام ‌اسمایلی در باب ساختارهای نوین نمایشی مورد توجه قرار گرفته است. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد در چالش اقتباس از روایت‌ های ادبی مدرن، که زبان عنصر اصلی و مشترک میان متن ادبی و متن نمایشی است، کشف فرم‌ های تازه، راه‌ کاری مناسب خواهد بود. در این جستار کوشش شده به مطالعه ی راه کاری جهت اقتباس از داستان‌ های مرکب پرداخته شود با این پرسش که چالش‌ های اصلی اقتباس از داستان‌ های مرکب چیست و چگونه می‌ توان قرائتی نمایشی از این ژانر ادبی داشت. گمان بر این است بهره‌ گیری از نظریه‌های نوین در زمینه ساخت‌ و فرم‌ نمایشی می‌ تواند راه گشا باشد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و داده‌ ها با مراجعه به منابع کتابخانه‌ای گردآوری شده است. الگوهای نظری مگی‌ دان و آن‌ موریس در زمینه‌ ی شناخت رمان مرکب و نظریات سام ‌اسمایلی در باب ساختارهای نوین نمایشی مورد توجه قرار گرفته است.
{"title":"چالش فرم و محتوا در اقتباس نمایشی از داستانهای مرکب با تمرکز بر دو اثر: «مد و مه» و «تابستان همانسال»","authors":"فرشته پایدارنوبخت, محمدجعفر یوسفیان کناری","doi":"10.22059/JLCR.2021.312291.1566","DOIUrl":"https://doi.org/10.22059/JLCR.2021.312291.1566","url":null,"abstract":"اقتباس نمایشی از ادبیات روایی، همواره یکی از مهم‌ ترین مباحث چالش‌‌ برانگیز پیش‌ روی نویسندگان بوده است. این چالش در دورۀ مدرن و پسامدرن که سبک‌های ادبی در شکل‌ های متنوع‌ تری پدید آمد و تمایل برای دستمایه‌ قرار دادن آثار ادبی در سینما و تئاتر بیشتر شد، زمینه‌ای مهم برای پژوهش‌ های ادبی و نظریه‌ پردازی فراهم آورد. در این جستار کوشش شده به مطالعۀ‌ راهکاری جهت اقتباس از داستان‌ های مرکب پرداخته شود با این پرسش که چالش‌ های اصلی اقتباس از داستان‌ های مرکب چیست و چگونه می‌توان قرائتی نمایشی از این ژانر ادبی داشت. گمان بر این است بهره‌گیری از نظریه‌ های نوین در زمینه ساخت‌ و فرم‌ نمایشی می‌ تواند راهگشا باشد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و داده‌ ها با مراجعه به منابع کتابخانه‌ای گردآوری شده است. الگوهای نظری مگی‌ دان و آن‌ موریس در زمینه‌ شناخت رمان مرکب و نظریات سام ‌اسمایلی در باب ساختارهای نوین نمایشی مورد توجه قرار گرفته است. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد در چالش اقتباس از روایت‌ های ادبی مدرن، که زبان عنصر اصلی و مشترک میان متن ادبی و متن نمایشی است، کشف فرم‌ های تازه، راه‌ کاری مناسب خواهد بود. در این جستار کوشش شده به مطالعه ی راه کاری جهت اقتباس از داستان‌ های مرکب پرداخته شود با این پرسش که چالش‌ های اصلی اقتباس از داستان‌ های مرکب چیست و چگونه می‌ توان قرائتی نمایشی از این ژانر ادبی داشت. گمان بر این است بهره‌ گیری از نظریه‌های نوین در زمینه ساخت‌ و فرم‌ نمایشی می‌ تواند راه گشا باشد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و داده‌ ها با مراجعه به منابع کتابخانه‌ای گردآوری شده است. الگوهای نظری مگی‌ دان و آن‌ موریس در زمینه‌ ی شناخت رمان مرکب و نظریات سام ‌اسمایلی در باب ساختارهای نوین نمایشی مورد توجه قرار گرفته است.","PeriodicalId":16203,"journal":{"name":"Journal of Labelled Compounds and Radiopharmaceuticals","volume":"5 1","pages":""},"PeriodicalIF":0.0,"publicationDate":"2021-07-26","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"72905374","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":0,"RegionCategory":"","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}
引用次数: 0
تحلیل متنی پرنده من اثر فریبا وفی از دیدگاه کدهای پنج گانه نشانهشناختی رولان بارت
Pub Date : 2021-07-26 DOI: 10.22059/JLCR.2021.326347.1695
ولی غلامی, پیام حاجی بابایی
چکیدهپژوهش پیش‌رو به بررسی تحلیلی رمان تحسین شده پرنده من اثر فریبا وفی می‌پردازد. رویکرد نظری اتخاذ شده در مطالعه حاضر بر پایه تحلیل متنی و سنخ‌شناسی ادبی در تفکر منتقد ادبی فرانسوی رولان بارت بنا شده است. بدین منظور، اس/زد اثر مهم و تاثیر‌گذار بارت به عنوان مبنای نظری در تحقیق حاضر نقش مهمی ایفا می‌کند، از آنجا که روش‌شناسی این پژوهش بر پایه روش‌شناسی بارت در اس/زد است. در تحلیل متنی بر این پایه، نشانه‌شناسی ادبی مفهومی کلیدی به شمار می‌رود. این رویکرد نشانه‌شناختی به عنوان یکی از اولین نمونه-های تحلیل پساساختارگرایانه توسط بارت با ارائه رمزگان پنجگانه‌ی کنشی، هرمنوتیکی، معنایی، نمادین و فرهنگی تاسیس می‌شود. نتیجه‌ی‌ اینگونه تحلیل متنی تعریف «متون خواندنی و نوشتنی» است که می‌توان از آن به عنوان سنخ‌شناسی ارزشی یاد کرد. متون خواندنی که اغلب متونی رئالیست هستند، امکان تحلیل و تفسیر را در خواننده به حداقل می‌رسانند. این در حالی است که متون نوشتنی یا به عبارتی متون نوگرا، به مخاطبی فعال در پروسه‌ی تفسیر متن نیازمند است. بررسی رمزگان پنجگانه در متون نوشتنی موجب شناخت تفاسیر گوناگون خوانندگان مختلف از فرهنگ‌های متفاوت می‌شود و از طرفی این بررسی عیار متون خواندنی را نیز از ساحتی ارزشی مشخص می‌کند. علاوه بر این، با اهتمام به مفهوم «اسلوب نوشتار» مطرح شده در درجه صفر نوشتار اثر شناخته شده بارت، بررسی پرنده من از ساحتی روایت-شناختی صورت می‌گیرد که منجر به اطلاق مفهومی سنخ‌شناسانه به رمان مذکور خواهد شد. در این پژوهش رمان وفی با به‌کارگیری رمزگان نشانه‌شناختی پنجگانه و اسلوب نوشتار مؤلف مورد تحلیل متنی قرار گرفته است و از این رو به اطلاق طبیعتی خواندنی به این اثر معاصر منتج شده است. روش به‌کار رفته در مطالعه حاضر بدین گونه است که با انتخاب قطعات مختلف از جای‌جای متن رمان پرنده من و بررسی آن‌ها بر مبنای رمزگان پنجگانه نشانه‌شناختی سعی بر اثبات اطلاق مفهوم متن خواندنی به این رمان شده است.واژگان کلیدی:متون خواندنی و نوشتنی، اسلوب نوشتار، رمزگان پنجگانه نشانه‌شناختی، فریبا وفی، پرنده من
{"title":"تحلیل متنی پرنده من اثر فریبا وفی از دیدگاه کدهای پنج گانه نشانهشناختی رولان بارت","authors":"ولی غلامی, پیام حاجی بابایی","doi":"10.22059/JLCR.2021.326347.1695","DOIUrl":"https://doi.org/10.22059/JLCR.2021.326347.1695","url":null,"abstract":"چکیدهپژوهش پیش‌رو به بررسی تحلیلی رمان تحسین شده پرنده من اثر فریبا وفی می‌پردازد. رویکرد نظری اتخاذ شده در مطالعه حاضر بر پایه تحلیل متنی و سنخ‌شناسی ادبی در تفکر منتقد ادبی فرانسوی رولان بارت بنا شده است. بدین منظور، اس/زد اثر مهم و تاثیر‌گذار بارت به عنوان مبنای نظری در تحقیق حاضر نقش مهمی ایفا می‌کند، از آنجا که روش‌شناسی این پژوهش بر پایه روش‌شناسی بارت در اس/زد است. در تحلیل متنی بر این پایه، نشانه‌شناسی ادبی مفهومی کلیدی به شمار می‌رود. این رویکرد نشانه‌شناختی به عنوان یکی از اولین نمونه-های تحلیل پساساختارگرایانه توسط بارت با ارائه رمزگان پنجگانه‌ی کنشی، هرمنوتیکی، معنایی، نمادین و فرهنگی تاسیس می‌شود. نتیجه‌ی‌ اینگونه تحلیل متنی تعریف «متون خواندنی و نوشتنی» است که می‌توان از آن به عنوان سنخ‌شناسی ارزشی یاد کرد. متون خواندنی که اغلب متونی رئالیست هستند، امکان تحلیل و تفسیر را در خواننده به حداقل می‌رسانند. این در حالی است که متون نوشتنی یا به عبارتی متون نوگرا، به مخاطبی فعال در پروسه‌ی تفسیر متن نیازمند است. بررسی رمزگان پنجگانه در متون نوشتنی موجب شناخت تفاسیر گوناگون خوانندگان مختلف از فرهنگ‌های متفاوت می‌شود و از طرفی این بررسی عیار متون خواندنی را نیز از ساحتی ارزشی مشخص می‌کند. علاوه بر این، با اهتمام به مفهوم «اسلوب نوشتار» مطرح شده در درجه صفر نوشتار اثر شناخته شده بارت، بررسی پرنده من از ساحتی روایت-شناختی صورت می‌گیرد که منجر به اطلاق مفهومی سنخ‌شناسانه به رمان مذکور خواهد شد. در این پژوهش رمان وفی با به‌کارگیری رمزگان نشانه‌شناختی پنجگانه و اسلوب نوشتار مؤلف مورد تحلیل متنی قرار گرفته است و از این رو به اطلاق طبیعتی خواندنی به این اثر معاصر منتج شده است. روش به‌کار رفته در مطالعه حاضر بدین گونه است که با انتخاب قطعات مختلف از جای‌جای متن رمان پرنده من و بررسی آن‌ها بر مبنای رمزگان پنجگانه نشانه‌شناختی سعی بر اثبات اطلاق مفهوم متن خواندنی به این رمان شده است.واژگان کلیدی:متون خواندنی و نوشتنی، اسلوب نوشتار، رمزگان پنجگانه نشانه‌شناختی، فریبا وفی، پرنده من","PeriodicalId":16203,"journal":{"name":"Journal of Labelled Compounds and Radiopharmaceuticals","volume":"22 1","pages":""},"PeriodicalIF":0.0,"publicationDate":"2021-07-26","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"84403980","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":0,"RegionCategory":"","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}
引用次数: 0
زیباییشناسی تطبیقی؛ نقد بینامتنی مطالعات زیبایی شناختی ادبیات کودک و نوجوان با بلاغت ادبیات بزرگسال
Pub Date : 2021-07-26 DOI: 10.22059/JLCR.2021.314351.1588
سارا ذبیحی, فیروز فاضلی
با فقدان واکاوی کتب زیبایی شناختی ادبیات کودک و نوجوان نسبت به یکدیگر و بلاغت ادبیات بزرگسال، مطالعه و تفحص در جهت اهدافی چون توصیف تاریخچة مطالعات زیبا‌یی شناختی ادبیات کودک و نوجوان با «روش شناسی» تطبیقی و تبیین تطور نگاه به مخاطب و ادبیات کودک و نوجوان در گفتمان پیشامدرن، مدرن و پسامدرن ضرورت می‌گیرد. ساز و کار بینامتنیت با اصل بنیادین گفتگومندی متون می‌تواند به زیبایی‌ شناسی تطبیقی ادبیات کودک و نوجوان جامة عمل بپوشاند؛ بینامتنیت در محور عرضی ارتباط بینامتنی متن را با متون دیگر و در محور طولی ارتباط متن را با خواننده در کانون بررسی قرار می‌دهد. مطالعات مربوط به زیبایی‌ شناسی تطبیقی یا بلاغت تطبیقی با رویکرد بینامتنیت افق‌های تازه‌ای پیش روی ادبیات تطبیقی کودک و نوجوان می‌نهد. این پژوهش با خوانش بینامتنی در محور طولی و عرضی، می‌کوشد به این پرسش‌ها پاسخ دهد که: کدام منابع، بینامتن تاریخچة زیبایی‌ شناسی ادبیات کودک و نوجوان و تطور آن تلقی می‌شوند و با منابع بلاغت ادبیات بزرگسال چه ارتباط تطبیقی از نوع الگوی بینامتنیت دارند و چه مؤلفه‌های بینامتنی در این کتب قابل تطبیق است. با روش توصیفی- تحلیلی از نوع تحلیل کیفی محتوا و نظری از نوع اسنادی، مطالعه لایه‌های زیرین و مؤلفه‌های غالب و برجسته کتب مورد مطالعه نشان می‌دهد که مؤلفه‌های بینامتنی-تطبیقی چون منابع بلاغت ادبیات بزرگسال، تأثیر کتاب و آرای کیانوش، مخاطب، زبان، موسیقی کلام، صورت و معنا و توصیف زیبایی و زیبایی‌ شناسی اغلب به صورت صریح و ضمنی مطرح بوده و شبکه ارتباط مؤلفه‌های بینامتنی حاکی از استقلال زیبایی‌شناسی ادبیات کودک است. این پژوهش ضمن انتقاد از کم‌توجهی به علم معانی و مقتضای حال، پیشنهاداتی را براساس نگاه بینامتنی به همان کتب برای دوره‌بندی و تقسیم‌بندی روش های زیبایی‌شناسی ادبیات کودک و نوجوان ارائه می‌کند که می‌تواند در پژوهش‌های آتی از منظر استدلال‌های فلسفی، نظری و مصداقی بسط یابد.
{"title":"زیباییشناسی تطبیقی؛ نقد بینامتنی مطالعات زیبایی شناختی ادبیات کودک و نوجوان با بلاغت ادبیات بزرگسال","authors":"سارا ذبیحی, فیروز فاضلی","doi":"10.22059/JLCR.2021.314351.1588","DOIUrl":"https://doi.org/10.22059/JLCR.2021.314351.1588","url":null,"abstract":"با فقدان واکاوی کتب زیبایی شناختی ادبیات کودک و نوجوان نسبت به یکدیگر و بلاغت ادبیات بزرگسال، مطالعه و تفحص در جهت اهدافی چون توصیف تاریخچة مطالعات زیبا‌یی شناختی ادبیات کودک و نوجوان با «روش شناسی» تطبیقی و تبیین تطور نگاه به مخاطب و ادبیات کودک و نوجوان در گفتمان پیشامدرن، مدرن و پسامدرن ضرورت می‌گیرد. ساز و کار بینامتنیت با اصل بنیادین گفتگومندی متون می‌تواند به زیبایی‌ شناسی تطبیقی ادبیات کودک و نوجوان جامة عمل بپوشاند؛ بینامتنیت در محور عرضی ارتباط بینامتنی متن را با متون دیگر و در محور طولی ارتباط متن را با خواننده در کانون بررسی قرار می‌دهد. مطالعات مربوط به زیبایی‌ شناسی تطبیقی یا بلاغت تطبیقی با رویکرد بینامتنیت افق‌های تازه‌ای پیش روی ادبیات تطبیقی کودک و نوجوان می‌نهد. این پژوهش با خوانش بینامتنی در محور طولی و عرضی، می‌کوشد به این پرسش‌ها پاسخ دهد که: کدام منابع، بینامتن تاریخچة زیبایی‌ شناسی ادبیات کودک و نوجوان و تطور آن تلقی می‌شوند و با منابع بلاغت ادبیات بزرگسال چه ارتباط تطبیقی از نوع الگوی بینامتنیت دارند و چه مؤلفه‌های بینامتنی در این کتب قابل تطبیق است. با روش توصیفی- تحلیلی از نوع تحلیل کیفی محتوا و نظری از نوع اسنادی، مطالعه لایه‌های زیرین و مؤلفه‌های غالب و برجسته کتب مورد مطالعه نشان می‌دهد که مؤلفه‌های بینامتنی-تطبیقی چون منابع بلاغت ادبیات بزرگسال، تأثیر کتاب و آرای کیانوش، مخاطب، زبان، موسیقی کلام، صورت و معنا و توصیف زیبایی و زیبایی‌ شناسی اغلب به صورت صریح و ضمنی مطرح بوده و شبکه ارتباط مؤلفه‌های بینامتنی حاکی از استقلال زیبایی‌شناسی ادبیات کودک است. این پژوهش ضمن انتقاد از کم‌توجهی به علم معانی و مقتضای حال، پیشنهاداتی را براساس نگاه بینامتنی به همان کتب برای دوره‌بندی و تقسیم‌بندی روش های زیبایی‌شناسی ادبیات کودک و نوجوان ارائه می‌کند که می‌تواند در پژوهش‌های آتی از منظر استدلال‌های فلسفی، نظری و مصداقی بسط یابد.","PeriodicalId":16203,"journal":{"name":"Journal of Labelled Compounds and Radiopharmaceuticals","volume":"72 1","pages":""},"PeriodicalIF":0.0,"publicationDate":"2021-07-26","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"79587634","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":0,"RegionCategory":"","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}
引用次数: 0
بررسی و تحلیل دورههای شعری فروغ فرخزاد؛ بر اساس مقولات «خود، فراخود و نهاد» در روانشناسی فروید
Pub Date : 2021-07-11 DOI: 10.22059/JLCR.2021.320939.1646
سعید جهانیان, زهرا عرب مرادی, حسام ضیایی
زنان نقش مهمی در پویایی یا اضمحلال فکری و رفتاری جامعه دارند. از این‌رو، بررسی افکار آنها در رشد شناختی جامعه اثرگذار است. فروغ فرخزاد به عنوان شخصیتی پویا و جریان‌ساز در گسترۀ ادبیات فارسی معاصر، درونی‌های زنانۀ خود را در قالب اشعارش بازنمایی کرده است که بخشی از آن با مقولۀ «خود» در روان‌شناسی فروید ارتباط دارد. استفاده از آراء فروید در بازخوانی لایه‌های فکری فرخزاد تأثیر شایانی دارد. به این اعتبار، در پژوهش حاضر با استناد به منابع کتابخانه‌ای و روش توصیفی- تحلیلی، دوره‌های زمانی حیات شعری او بر اساس توجه به مفاهیم «خود، فراخود و نهاد» بررسی شده است. سؤال اصلی تحقیق این است که طبق نظریۀ فروید، «خود» واقعی فروغ در سروده‌های او چگونه تفسیر و معنا می‌شود؟ نتایج حاکی از آن است که فروغ در اشعار اولیه‌اش به «خود» واقعی به عنوان هدف نهایی زندگی، دست نیافته است؛ زیرا در دورۀ جوانی، «نهاد» در حیات فکری و زیستی وی نقش مهم‌تری دارد که برآیند آن، مخدوش شدن نگاه واقع‌بینانه‌اش نسبت به جامعه است. فروغ در مرحلۀ کمال شعری خویش، پا را فراتر می‌نهد و در تنش میان «فراخود» و «نهاد»، «خود» واقعی‌اش را پیدا می‌کند که حاصل آن، رسیدن به عشق اجتماعی و نگرش انتقادی و مسئولانه نسبت به مردم و جامعه است. زیرا در دورۀ جوانی، «نهاد» در حیات فکری و زیستی وی نقش مهم‌تری دارد که برآیند آن، مخدوش شدن نگاه واقع‌بینانه‌اش نسبت به جامعه است. فروغ در مرحلۀ کمال شعری خویش، پا را فراتر می‌نهد و در تنش میان «فراخود» و «نهاد»، «خود» واقعی‌اش را پیدا می‌کند که حاصل آن، رسیدن به عشق اجتماعی و نگرش انتقادی و مسئولانه نسبت به مردم و جامعه است. زیرا در دورۀ جوانی، «نهاد» در حیات فکری و زیستی وی نقش مهم‌تری دارد که برآیند آن، مخدوش شدن نگاه واقع‌بینانه‌اش نسبت به جامعه است. فروغ در مرحلۀ کمال شعری خویش، پا را فراتر می‌نهد و در تنش میان «فراخود» و «نهاد»، «خود» واقعی‌اش را پیدا می‌کند که حاصل آن، رسیدن به عشق اجتماعی و نگرش انتقادی و مسئولانه نسبت به مردم و جامعه است.
{"title":"بررسی و تحلیل دورههای شعری فروغ فرخزاد؛ بر اساس مقولات «خود، فراخود و نهاد» در روانشناسی فروید","authors":"سعید جهانیان, زهرا عرب مرادی, حسام ضیایی","doi":"10.22059/JLCR.2021.320939.1646","DOIUrl":"https://doi.org/10.22059/JLCR.2021.320939.1646","url":null,"abstract":"زنان نقش مهمی در پویایی یا اضمحلال فکری و رفتاری جامعه دارند. از این‌رو، بررسی افکار آنها در رشد شناختی جامعه اثرگذار است. فروغ فرخزاد به عنوان شخصیتی پویا و جریان‌ساز در گسترۀ ادبیات فارسی معاصر، درونی‌های زنانۀ خود را در قالب اشعارش بازنمایی کرده است که بخشی از آن با مقولۀ «خود» در روان‌شناسی فروید ارتباط دارد. استفاده از آراء فروید در بازخوانی لایه‌های فکری فرخزاد تأثیر شایانی دارد. به این اعتبار، در پژوهش حاضر با استناد به منابع کتابخانه‌ای و روش توصیفی- تحلیلی، دوره‌های زمانی حیات شعری او بر اساس توجه به مفاهیم «خود، فراخود و نهاد» بررسی شده است. سؤال اصلی تحقیق این است که طبق نظریۀ فروید، «خود» واقعی فروغ در سروده‌های او چگونه تفسیر و معنا می‌شود؟ نتایج حاکی از آن است که فروغ در اشعار اولیه‌اش به «خود» واقعی به عنوان هدف نهایی زندگی، دست نیافته است؛ زیرا در دورۀ جوانی، «نهاد» در حیات فکری و زیستی وی نقش مهم‌تری دارد که برآیند آن، مخدوش شدن نگاه واقع‌بینانه‌اش نسبت به جامعه است. فروغ در مرحلۀ کمال شعری خویش، پا را فراتر می‌نهد و در تنش میان «فراخود» و «نهاد»، «خود» واقعی‌اش را پیدا می‌کند که حاصل آن، رسیدن به عشق اجتماعی و نگرش انتقادی و مسئولانه نسبت به مردم و جامعه است. زیرا در دورۀ جوانی، «نهاد» در حیات فکری و زیستی وی نقش مهم‌تری دارد که برآیند آن، مخدوش شدن نگاه واقع‌بینانه‌اش نسبت به جامعه است. فروغ در مرحلۀ کمال شعری خویش، پا را فراتر می‌نهد و در تنش میان «فراخود» و «نهاد»، «خود» واقعی‌اش را پیدا می‌کند که حاصل آن، رسیدن به عشق اجتماعی و نگرش انتقادی و مسئولانه نسبت به مردم و جامعه است. زیرا در دورۀ جوانی، «نهاد» در حیات فکری و زیستی وی نقش مهم‌تری دارد که برآیند آن، مخدوش شدن نگاه واقع‌بینانه‌اش نسبت به جامعه است. فروغ در مرحلۀ کمال شعری خویش، پا را فراتر می‌نهد و در تنش میان «فراخود» و «نهاد»، «خود» واقعی‌اش را پیدا می‌کند که حاصل آن، رسیدن به عشق اجتماعی و نگرش انتقادی و مسئولانه نسبت به مردم و جامعه است.","PeriodicalId":16203,"journal":{"name":"Journal of Labelled Compounds and Radiopharmaceuticals","volume":"53 1","pages":""},"PeriodicalIF":0.0,"publicationDate":"2021-07-11","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"83814455","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":0,"RegionCategory":"","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}
引用次数: 0
ماهیت چند معنایی نشانههای تصویری در آثار نگارگری ایرانی (بررسی موردی چهار اثر از شاهنامه طهماسبی، موجود در موزه آقاخان)
Pub Date : 2021-07-11 DOI: 10.22059/JLCR.2021.322319.1651
شهریار شکرپور, فریبا ازهری
هر تصویر متشکل از مجموعه نشانه‌هایی است که گویای محتوای اثر است. گاهی این محتوا و معنای موجود در اثر ممکن است نامفهوم بوده و بر خلاف برداشت مخاطب باشد. لذا با توجه به اهمیت نشانه‌ها در تولید معانی گوناگون، مسئله چگونگی استفاده هنرمندان از نشانه‌ها در جهت بیان نیاتشان، همواره مهم بوده و جایگاهی ویژه در تحلیل آثار دارد. علاوه بر آن گاهی هنرمندان با گنجانیدن عامدانه نشانه‌ها در قالب برخی تقابل‌های دوتایی در تصاویر، کشمکش بزرگی را بین معنا و بازنمایی حقیقت ایجاد می‌کنند که توجه و تحلیل آنها را ضروری می‌نماید. به دلیل اهمیت قاب اثر در بازگویی روایات، اولویت انتخاب، هدفمند و وجود چندین قاب در نگاره است. علاوه بر آن دو نمونه هم با ویژگی تک قابی و شکست کادر انتخاب شدند تا این چهار نگاره از شاهنامه طهماسبی موجود در موزه آقاخان با رویکرد نشانه‌شناسی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و جمع‌آوری اطلاعات و منابع کتابخانه‌ای است. در این راستا، به کار بردن راهبرد تقابل دوتایی دریدا در خوانش و تحلیل نگاره‌های مورد بحث امکان پذیر بوده و ضرورتی را پیرامون این تحقیق ایجاب می‌کند. رسیدن به ماهیت و عملکرد نشانه‌ها در آثار مد نظر و توجه به کارکرد چند معنایی نشانه‌های تصویری در نگاره‌ها هدف اصلی پژوهش بوده و ارتباط معانی نشانه‌ها با تقابل‌های دوتایی دریدا در نگاره‌های معرفی شده سوالی است که در این مقاله به آن پاسخ داده می‌شود. بر اساس مطالعات انجام شده، در مواردی که هنرمندان از تقابل‌های دوتایی تضاد و وارونگی در اثر خود بهره برده‌اند؛ منجر به ایجاد معانی متعدد در نگاره شده است. ماهیت نشانه‌ها، چه ناشی از اجتماع معانی چندین نشانه و چه ناشی از اشتراک و یا انعکاس معانی نشانه‌ها در دیگری بوده باشد؛ ذات معانی نشانه‌ها متغیر خواهد بود. تقابل‌های دوتایی، هم می‌توانند در جهت تولید مفاهیم عمیق‌تر نشانه برای درک مخاطب به کار روند و هم در جهت تلاش برای ایجاد مسیر انحرافی در تولید معنای نشانه.
{"title":"ماهیت چند معنایی نشانههای تصویری در آثار نگارگری ایرانی (بررسی موردی چهار اثر از شاهنامه طهماسبی، موجود در موزه آقاخان)","authors":"شهریار شکرپور, فریبا ازهری","doi":"10.22059/JLCR.2021.322319.1651","DOIUrl":"https://doi.org/10.22059/JLCR.2021.322319.1651","url":null,"abstract":"هر تصویر متشکل از مجموعه نشانه‌هایی است که گویای محتوای اثر است. گاهی این محتوا و معنای موجود در اثر ممکن است نامفهوم بوده و بر خلاف برداشت مخاطب باشد. لذا با توجه به اهمیت نشانه‌ها در تولید معانی گوناگون، مسئله چگونگی استفاده هنرمندان از نشانه‌ها در جهت بیان نیاتشان، همواره مهم بوده و جایگاهی ویژه در تحلیل آثار دارد. علاوه بر آن گاهی هنرمندان با گنجانیدن عامدانه نشانه‌ها در قالب برخی تقابل‌های دوتایی در تصاویر، کشمکش بزرگی را بین معنا و بازنمایی حقیقت ایجاد می‌کنند که توجه و تحلیل آنها را ضروری می‌نماید. به دلیل اهمیت قاب اثر در بازگویی روایات، اولویت انتخاب، هدفمند و وجود چندین قاب در نگاره است. علاوه بر آن دو نمونه هم با ویژگی تک قابی و شکست کادر انتخاب شدند تا این چهار نگاره از شاهنامه طهماسبی موجود در موزه آقاخان با رویکرد نشانه‌شناسی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و جمع‌آوری اطلاعات و منابع کتابخانه‌ای است. در این راستا، به کار بردن راهبرد تقابل دوتایی دریدا در خوانش و تحلیل نگاره‌های مورد بحث امکان پذیر بوده و ضرورتی را پیرامون این تحقیق ایجاب می‌کند. رسیدن به ماهیت و عملکرد نشانه‌ها در آثار مد نظر و توجه به کارکرد چند معنایی نشانه‌های تصویری در نگاره‌ها هدف اصلی پژوهش بوده و ارتباط معانی نشانه‌ها با تقابل‌های دوتایی دریدا در نگاره‌های معرفی شده سوالی است که در این مقاله به آن پاسخ داده می‌شود. بر اساس مطالعات انجام شده، در مواردی که هنرمندان از تقابل‌های دوتایی تضاد و وارونگی در اثر خود بهره برده‌اند؛ منجر به ایجاد معانی متعدد در نگاره شده است. ماهیت نشانه‌ها، چه ناشی از اجتماع معانی چندین نشانه و چه ناشی از اشتراک و یا انعکاس معانی نشانه‌ها در دیگری بوده باشد؛ ذات معانی نشانه‌ها متغیر خواهد بود. تقابل‌های دوتایی، هم می‌توانند در جهت تولید مفاهیم عمیق‌تر نشانه برای درک مخاطب به کار روند و هم در جهت تلاش برای ایجاد مسیر انحرافی در تولید معنای نشانه.","PeriodicalId":16203,"journal":{"name":"Journal of Labelled Compounds and Radiopharmaceuticals","volume":"22 1","pages":""},"PeriodicalIF":0.0,"publicationDate":"2021-07-11","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"89091849","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":0,"RegionCategory":"","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}
引用次数: 0
期刊
Journal of Labelled Compounds and Radiopharmaceuticals
全部 Acc. Chem. Res. ACS Applied Bio Materials ACS Appl. Electron. Mater. ACS Appl. Energy Mater. ACS Appl. Mater. Interfaces ACS Appl. Nano Mater. ACS Appl. Polym. Mater. ACS BIOMATER-SCI ENG ACS Catal. ACS Cent. Sci. ACS Chem. Biol. ACS Chemical Health & Safety ACS Chem. Neurosci. ACS Comb. Sci. ACS Earth Space Chem. ACS Energy Lett. ACS Infect. Dis. ACS Macro Lett. ACS Mater. Lett. ACS Med. Chem. Lett. ACS Nano ACS Omega ACS Photonics ACS Sens. ACS Sustainable Chem. Eng. ACS Synth. Biol. Anal. Chem. BIOCHEMISTRY-US Bioconjugate Chem. BIOMACROMOLECULES Chem. Res. Toxicol. Chem. Rev. Chem. Mater. CRYST GROWTH DES ENERG FUEL Environ. Sci. Technol. Environ. Sci. Technol. Lett. Eur. J. Inorg. Chem. IND ENG CHEM RES Inorg. Chem. J. Agric. Food. Chem. J. Chem. Eng. Data J. Chem. Educ. J. Chem. Inf. Model. J. Chem. Theory Comput. J. Med. Chem. J. Nat. Prod. J PROTEOME RES J. Am. Chem. Soc. LANGMUIR MACROMOLECULES Mol. Pharmaceutics Nano Lett. Org. Lett. ORG PROCESS RES DEV ORGANOMETALLICS J. Org. Chem. J. Phys. Chem. J. Phys. Chem. A J. Phys. Chem. B J. Phys. Chem. C J. Phys. Chem. Lett. Analyst Anal. Methods Biomater. Sci. Catal. Sci. Technol. Chem. Commun. Chem. Soc. Rev. CHEM EDUC RES PRACT CRYSTENGCOMM Dalton Trans. Energy Environ. Sci. ENVIRON SCI-NANO ENVIRON SCI-PROC IMP ENVIRON SCI-WAT RES Faraday Discuss. Food Funct. Green Chem. Inorg. Chem. Front. Integr. Biol. J. Anal. At. Spectrom. J. Mater. Chem. A J. Mater. Chem. B J. Mater. Chem. C Lab Chip Mater. Chem. Front. Mater. Horiz. MEDCHEMCOMM Metallomics Mol. Biosyst. Mol. Syst. Des. Eng. Nanoscale Nanoscale Horiz. Nat. Prod. Rep. New J. Chem. Org. Biomol. Chem. Org. Chem. Front. PHOTOCH PHOTOBIO SCI PCCP Polym. Chem.
×
引用
GB/T 7714-2015
复制
MLA
复制
APA
复制
导出至
BibTeX EndNote RefMan NoteFirst NoteExpress
×
0
微信
客服QQ
Book学术公众号 扫码关注我们
反馈
×
意见反馈
请填写您的意见或建议
请填写您的手机或邮箱
×
提示
您的信息不完整,为了账户安全,请先补充。
现在去补充
×
提示
您因"违规操作"
具体请查看互助需知
我知道了
×
提示
现在去查看 取消
×
提示
确定
Book学术官方微信
Book学术文献互助
Book学术文献互助群
群 号:481959085
Book学术
文献互助 智能选刊 最新文献 互助须知 联系我们:info@booksci.cn
Book学术提供免费学术资源搜索服务,方便国内外学者检索中英文文献。致力于提供最便捷和优质的服务体验。
Copyright © 2023 Book学术 All rights reserved.
ghs 京公网安备 11010802042870号 京ICP备2023020795号-1