Gerda Fouche, Bellonah M Sakong, Olubukola T Adenubi, Jean Paul Dzoyem, Vinny Naidoo, Tlabo Leboho, Mbokota C Khosa, Kevin W Wellington, Jacobus N Eloff
No abstract available.
没有摘要。
{"title":"Corrigendum: Investigation of the acaricidal activity of the acetone and ethanol extracts of 12 South African plants against the adult ticks of Rhipicephalus turanicus.","authors":"Gerda Fouche, Bellonah M Sakong, Olubukola T Adenubi, Jean Paul Dzoyem, Vinny Naidoo, Tlabo Leboho, Mbokota C Khosa, Kevin W Wellington, Jacobus N Eloff","doi":"10.4102/ojvr.v88i1.1950","DOIUrl":"https://doi.org/10.4102/ojvr.v88i1.1950","url":null,"abstract":"<p><p>No abstract available.</p>","PeriodicalId":54685,"journal":{"name":"Onderstepoort Journal of Veterinary Research","volume":"88 1","pages":"1950"},"PeriodicalIF":2.7,"publicationDate":"2021-07-27","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC8335778/pdf/","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"39270056","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":3,"RegionCategory":"农林科学","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"OA","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}
Pub Date : 2021-06-22DOI: 10.22059/JVR.2020.296158.3015
لیدا عبدالمحمدی خیاو, علیرضا پردیس
BACKGROUND: Clostridium perfringens is an important animal pathogen that causes severe loses to the livestock and poultry industries. Therefore, bacterial detection is believed to be of particular importance. OBJECTIVES: The present study aimed to identify Iranian isolates using conventional and molecular methods and to evaluate their toxicity. METHODS: In this work, 23 Clostridium perfringens type B isolates were examined via microbiological and biochemical tests. Subsequently, they were subjected to PCR technique for the final confirmation. After culturing of the isolates in specific medium, the minimum lethal dose test was performed. The most toxigenic isolate and reference strain was prepared the enterotoxaemia anaculture vaccine. Serum neutralization test was performed on the experimental inactive vaccines. RESULTS: The results revealed that etx and cpb gene could be found in all of the isolates, yet cpb2 gene was found in 65.2 % of the isolates. The minimum lethal dose ranges for these bacteria was less than 1/10 to more than 1/900. The results of serum neutralization in Iranian isolate and reference strains were 5 and 10 IU / ml, respectively. CONCLUSIONS: The findings herein implied that strain 1795 with high toxicity could be used in vaccine production. Of course, for use in production, further research on target animals is needed.
背景:产气荚膜梭菌是一种重要的动物致病菌,给畜禽养殖业造成严重损失。因此,细菌检测被认为是特别重要的。目的:本研究旨在用常规方法和分子方法鉴定伊朗分离株,并评价其毒性。方法:对23株B型产气荚膜梭菌进行微生物学和生化检测。随后,对它们进行PCR技术进行最终确认。分离菌在特定培养基中培养后,进行最小致死剂量试验。制备出产毒力最强的分离株和参考菌株,制备出肠毒血症无培养疫苗。对实验灭活疫苗进行血清中和试验。结果:所有分离株均检出etx和cpb基因,65.2%分离株检出cpb2基因。这些细菌的最小致死剂量范围是小于1/10到大于1/900。伊朗分离株和参考株的血清中和结果分别为5 IU / ml和10 IU / ml。结论:该毒株具有较高的毒性,可用于疫苗生产。当然,为了用于生产,还需要对目标动物进行进一步的研究。
{"title":"بررسی ویژگیهای مولکولی و توکسیژنیک جدایههای کلستریدیوم پرفرینجنز تیپ B از گوسفند و بره","authors":"لیدا عبدالمحمدی خیاو, علیرضا پردیس","doi":"10.22059/JVR.2020.296158.3015","DOIUrl":"https://doi.org/10.22059/JVR.2020.296158.3015","url":null,"abstract":"BACKGROUND: Clostridium perfringens is an important animal pathogen that causes severe loses to the livestock and poultry industries. Therefore, bacterial detection is believed to be of particular importance. OBJECTIVES: The present study aimed to identify Iranian isolates using conventional and molecular methods and to evaluate their toxicity. METHODS: In this work, 23 Clostridium perfringens type B isolates were examined via microbiological and biochemical tests. Subsequently, they were subjected to PCR technique for the final confirmation. After culturing of the isolates in specific medium, the minimum lethal dose test was performed. The most toxigenic isolate and reference strain was prepared the enterotoxaemia anaculture vaccine. Serum neutralization test was performed on the experimental inactive vaccines. RESULTS: The results revealed that etx and cpb gene could be found in all of the isolates, yet cpb2 gene was found in 65.2 % of the isolates. The minimum lethal dose ranges for these bacteria was less than 1/10 to more than 1/900. The results of serum neutralization in Iranian isolate and reference strains were 5 and 10 IU / ml, respectively. CONCLUSIONS: The findings herein implied that strain 1795 with high toxicity could be used in vaccine production. Of course, for use in production, further research on target animals is needed.","PeriodicalId":54685,"journal":{"name":"Onderstepoort Journal of Veterinary Research","volume":"13 1","pages":"269-277"},"PeriodicalIF":2.7,"publicationDate":"2021-06-22","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"74353110","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":3,"RegionCategory":"农林科学","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}
زمینۀ مطالعه: رشد میکروبی و ایجاد طعم و آرومای نامطلوب از عوامل اولیه فساد گوشت در شرایط دمایی یخچال میباشد. امروزه اسانس گیاهان، جایگزین مناسبی نسبت به نگهدارندههای سنتزی میباشد. که در این میان، تکنولوژی نانو کمک زیادی به حفظ و اثرگذاری بهتر ترکیبات مؤثره گیاهان بر روی سلول هدف دارد.هدف: مطالعه حاضر با هدف شناسایی ترکیبات اسانس زیرهسبز و تهیه نانوامولسیون آن، بررسی شمارش میکروبی (شمارش کل، سرماگراها، لاکتیک اسید باکتریها و کپک و مخمرها) و ارزیابی ارگانولپتیکی در نمونههای فیله مرغ تحت شرایط دمایی 4 درجه سانتیگراد انجام گرفت.روشکار: اجزای اسانس توسط GC/MS آنالیز شد و پس از تهیه نانوامولسیون اسانس زیرهسبز با روش اولتراسونیک، تأثیر نانوامولسیون اسانس زیرهسبز بر شمارش میکروبی و خواص ارگانولپتیکی فیله مرغ از لحاظ رنگ، بو و پذیرش کلی (با مقیاس هدونیک 9 امتیازی) تحت شرایط دمایی 4 درجه سانتیگراد مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: عمدهترین اجزای شناسایی شده زیرهسبز به ترتیب زمان استخراج شامل: بتاپینن (90/8 درصد)، بنزنمتیل (51/ 16درصد)، گاماترپینن (39/13 درصد)، پروپانال (43/29 درصد)، 1-ایزوپروپیلیدن-3-ان-بوتیل2-سیکلوبوتن (52/6 درصد)، بنزن متانول (36/ 8 درصد) بودند. نتایج شمارش میکروبی در آخرین روز نگهداری نشان داد تیمار حاوی 20 و 25 درصد نانوامولسیون به طور معنیداری فساد میکروبی را نسبت به سایر تیمارها به تعویق انداخت (05/0p <) و با توجه به اینکه لوگ 6 نشان دهنده حد مجاز شمارش باکتریایی کل در فیله مرغ میباشد تیمار شاهد، بالاترین میزان فساد میکروبی را نشان داد و مدت ماندگاری در تیمار BHT در سطح غلظت02/0 درصد، تا روز 3 ادامه یافت. در ارزیابی ارگانولپتیکی، تیمار 20 و 25 درصد نانوامولسیون بالاترین امتیاز را نسبت به سایر تیمارها کسب کرد.نتیجهگیری نهایی: نانوامولسیون اسانس زیرهسبز با غلظتهای 20 و 25 درصد، به خوبی توانست فساد میکروبی فیله مرغ را به تأخیر بیاندازد و از لحاظ ارگانولپتیکی نتایج مطلوبی را ایجاد کند.
{"title":"تأثیر نانوامولسیون اسانس زیرهسبز (Cuminum cyminum) بر خصوصیات میکروبی و ارگانولپتیکی فیله مرغ در دمای 4 درجه سانتیگراد","authors":"طلایه فلاح اسکی, فهیمه توریان, مریم عزیزخانی, محمدحسن شاهوی","doi":"10.22059/JVR.2020.290713.2980","DOIUrl":"https://doi.org/10.22059/JVR.2020.290713.2980","url":null,"abstract":"زمینۀ مطالعه: رشد میکروبی و ایجاد طعم و آرومای نامطلوب از عوامل اولیه فساد گوشت در شرایط دمایی یخچال میباشد. امروزه اسانس گیاهان، جایگزین مناسبی نسبت به نگهدارندههای سنتزی میباشد. که در این میان، تکنولوژی نانو کمک زیادی به حفظ و اثرگذاری بهتر ترکیبات مؤثره گیاهان بر روی سلول هدف دارد.هدف: مطالعه حاضر با هدف شناسایی ترکیبات اسانس زیرهسبز و تهیه نانوامولسیون آن، بررسی شمارش میکروبی (شمارش کل، سرماگراها، لاکتیک اسید باکتریها و کپک و مخمرها) و ارزیابی ارگانولپتیکی در نمونههای فیله مرغ تحت شرایط دمایی 4 درجه سانتیگراد انجام گرفت.روشکار: اجزای اسانس توسط GC/MS آنالیز شد و پس از تهیه نانوامولسیون اسانس زیرهسبز با روش اولتراسونیک، تأثیر نانوامولسیون اسانس زیرهسبز بر شمارش میکروبی و خواص ارگانولپتیکی فیله مرغ از لحاظ رنگ، بو و پذیرش کلی (با مقیاس هدونیک 9 امتیازی) تحت شرایط دمایی 4 درجه سانتیگراد مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: عمدهترین اجزای شناسایی شده زیرهسبز به ترتیب زمان استخراج شامل: بتاپینن (90/8 درصد)، بنزنمتیل (51/ 16درصد)، گاماترپینن (39/13 درصد)، پروپانال (43/29 درصد)، 1-ایزوپروپیلیدن-3-ان-بوتیل2-سیکلوبوتن (52/6 درصد)، بنزن متانول (36/ 8 درصد) بودند. نتایج شمارش میکروبی در آخرین روز نگهداری نشان داد تیمار حاوی 20 و 25 درصد نانوامولسیون به طور معنیداری فساد میکروبی را نسبت به سایر تیمارها به تعویق انداخت (05/0p <) و با توجه به اینکه لوگ 6 نشان دهنده حد مجاز شمارش باکتریایی کل در فیله مرغ میباشد تیمار شاهد، بالاترین میزان فساد میکروبی را نشان داد و مدت ماندگاری در تیمار BHT در سطح غلظت02/0 درصد، تا روز 3 ادامه یافت. در ارزیابی ارگانولپتیکی، تیمار 20 و 25 درصد نانوامولسیون بالاترین امتیاز را نسبت به سایر تیمارها کسب کرد.نتیجهگیری نهایی: نانوامولسیون اسانس زیرهسبز با غلظتهای 20 و 25 درصد، به خوبی توانست فساد میکروبی فیله مرغ را به تأخیر بیاندازد و از لحاظ ارگانولپتیکی نتایج مطلوبی را ایجاد کند.","PeriodicalId":54685,"journal":{"name":"Onderstepoort Journal of Veterinary Research","volume":"51 1","pages":"192-204"},"PeriodicalIF":2.7,"publicationDate":"2021-06-22","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"76471900","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":3,"RegionCategory":"农林科学","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}
Pub Date : 2021-06-22DOI: 10.22059/JVR.2020.286511.2954
آرش برزگر یارمحمدی, محسن فرخوی, علی میثاقی, سید محمد مهدی کیائی, ندا نفریه, عباس برین
BACKGROUND: It is fundamental to find the safest food preservatives in order to acheive the maximum health and economic benefits. Salmonella enteritidis is the cause of Salmonellosis, one of the most important foodborn zoonoses in poultry. OBJECTIVES: The present study was conducted to comparatively evaluate the antimicrobial effects of Trachyspermum copticum, Thymus vulgaris, and Cinnamomum zeylanicum essential oils and Formaldehyde against Salmonella Enteritidis. METHODS: In this study minimum inhibitory concentration (MIC) and minimum bactericidal concentration (MBC) of Cinnamomum zeylanicum, Trachyspermum copticum, and Thymus vulgaris essential oils against Salmonella enteritidis were determined using broth macro-dilution. The effects of essential oils on growth curve of Salmonella Enteritidis were also evaluated. RESULTS: In this study, MIC for the minimum inhibitory concentration level of Trachyspermum copticum, Thymus vulgaris, Cinnamomum zeylanicum and formaldehyde for Salmonella Enteritidis was determined as 500, 700, 500, and 70 ppm while MBC was calculated as 700, 900, 1000, and 200ppm, respectively. This study revealed that all the treatments increased lag phase. Bacterial growth speed was slower for Trachyspermum copticum of all the concentrations, yet a significant difference was observed only in 1 and 2 MIC of other treatments (p <0.05). CONCLUSIONS: In conclusion, Trachyspermum copticum (with less concentration), Thymus vulgaris, and Cinnamomum zeylanicum (with higher concentration) could be employed as a substitution of a proporation of formaldehyde to prevent bacterial development in food.
{"title":"بررسی اثرات ضدمیکروبی اسانسهای گیاهی دارچین، زنیان، آویشن باغی و فرمالدهید بر باکتری سالمونلا انتریتیدیس","authors":"آرش برزگر یارمحمدی, محسن فرخوی, علی میثاقی, سید محمد مهدی کیائی, ندا نفریه, عباس برین","doi":"10.22059/JVR.2020.286511.2954","DOIUrl":"https://doi.org/10.22059/JVR.2020.286511.2954","url":null,"abstract":"BACKGROUND: It is fundamental to find the safest food preservatives in order to acheive the maximum health and economic benefits. Salmonella enteritidis is the cause of Salmonellosis, one of the most important foodborn zoonoses in poultry. OBJECTIVES: The present study was conducted to comparatively evaluate the antimicrobial effects of Trachyspermum copticum, Thymus vulgaris, and Cinnamomum zeylanicum essential oils and Formaldehyde against Salmonella Enteritidis. METHODS: In this study minimum inhibitory concentration (MIC) and minimum bactericidal concentration (MBC) of Cinnamomum zeylanicum, Trachyspermum copticum, and Thymus vulgaris essential oils against Salmonella enteritidis were determined using broth macro-dilution. The effects of essential oils on growth curve of Salmonella Enteritidis were also evaluated. RESULTS: In this study, MIC for the minimum inhibitory concentration level of Trachyspermum copticum, Thymus vulgaris, Cinnamomum zeylanicum and formaldehyde for Salmonella Enteritidis was determined as 500, 700, 500, and 70 ppm while MBC was calculated as 700, 900, 1000, and 200ppm, respectively. This study revealed that all the treatments increased lag phase. Bacterial growth speed was slower for Trachyspermum copticum of all the concentrations, yet a significant difference was observed only in 1 and 2 MIC of other treatments (p <0.05). CONCLUSIONS: In conclusion, Trachyspermum copticum (with less concentration), Thymus vulgaris, and Cinnamomum zeylanicum (with higher concentration) could be employed as a substitution of a proporation of formaldehyde to prevent bacterial development in food.","PeriodicalId":54685,"journal":{"name":"Onderstepoort Journal of Veterinary Research","volume":"64 1","pages":"179-191"},"PeriodicalIF":2.7,"publicationDate":"2021-06-22","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"82773192","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":3,"RegionCategory":"农林科学","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}
Pub Date : 2021-06-22DOI: 10.22059/JVR.2020.300449.3043
جمال رحیمی, دل مرتضیزنده, مینا خدادادی
زمینۀ مطالعه: تنظیم اشتها و میزان مصرف غذا در پرندگان توسط مکانیسمهای هومئوستاتیک پیچیده و در سطوح کنترلی مختلف اجرا میشود.هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش گلایسین و گیرندههای حساس به استریکنین در تنظیم مرکزی اخذ غذا توسط دوپامین در جوجههای گوشتی نوزاد بود.روشکار: مطالعه بر روی 240 قطعه جوجه گوشتی نر نژاد (ROSS 308) در 5 آزمون انجام گرفت. هر آزمون از چهار گروه شامل یک گروه کنترل و سه گروه تیمار تشکیل شده بود که در گروهها تعداد 12 قطعه جوجه به طور تصادفی قرار گرفتند. در آزمون 1 جوجهها در 5 روزگی به روش تزریق داخل بطنی مغزی (ICV)، نرمال سالین در گروه کنترل و دوزهای مختلف دوپامین (10، 20 و 40 نانومول) را به ترتیب در گروههای تیمار 2، 3 و4 دریافت کردند. آزمونهای 2 و 3 مشابه آزمون 1 بود به استثنای اینکه دوزهای مختلف گلایسین (50، 100و 200 نانومول) در آزمون 2 و استریکنین (50، 100و 200 نانومول) در آزمون 3 تزریق شد. در آزمون 4، دوز غیرمؤثر استریکنین (100 نانومول) و دوز مؤثر دوپامین (40 نانومول) در کنار تزریق همزمان دو ماده انجام شد. در آزمون نهایی دوزهای غیرمؤثر گلایسین (50 نانومول) و دوپامین (10 نانومول) و ترکیبی از این دو تزریق شد. سپس میزان اخذ غذای تجمعی در زمانهای 30، 60 و 120 دقیقه بعد از تزریق اندازهگیری و تحلیل شد.نتایج: دوپامین و گلایسین به شکل وابسته به دوز موجب کاهش اخذ غذا نسبت به گروه کنترل شدند (05/0≥p ). تزریق ICV استریکنین با دوز غیرمؤثر 100 نانومول سبب مهار هیپوفاژی القایی توسط دوپامین شد (05/0≥p ). تزریق همزمان دوزهای غیر مؤثر گلایسین و دوپامین به طور معنیداری موجب کاهش اخذ غذا نسبت به گروه کنترل در جوجههای گوشتی شد (05/0≥p )، در حالیکه هر یک از این دوزها به تنهایی اثری بر اخذ غذا نداشتند (05/0
{"title":"نقش گلایسین و گیرندههای حساس به استریکنین در تنظیم مرکزی اخذ غذا توسط دوپامین در جوجههای گوشتی","authors":"جمال رحیمی, دل مرتضیزنده, مینا خدادادی","doi":"10.22059/JVR.2020.300449.3043","DOIUrl":"https://doi.org/10.22059/JVR.2020.300449.3043","url":null,"abstract":"زمینۀ مطالعه: تنظیم اشتها و میزان مصرف غذا در پرندگان توسط مکانیسمهای هومئوستاتیک پیچیده و در سطوح کنترلی مختلف اجرا میشود.هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش گلایسین و گیرندههای حساس به استریکنین در تنظیم مرکزی اخذ غذا توسط دوپامین در جوجههای گوشتی نوزاد بود.روشکار: مطالعه بر روی 240 قطعه جوجه گوشتی نر نژاد (ROSS 308) در 5 آزمون انجام گرفت. هر آزمون از چهار گروه شامل یک گروه کنترل و سه گروه تیمار تشکیل شده بود که در گروهها تعداد 12 قطعه جوجه به طور تصادفی قرار گرفتند. در آزمون 1 جوجهها در 5 روزگی به روش تزریق داخل بطنی مغزی (ICV)، نرمال سالین در گروه کنترل و دوزهای مختلف دوپامین (10، 20 و 40 نانومول) را به ترتیب در گروههای تیمار 2، 3 و4 دریافت کردند. آزمونهای 2 و 3 مشابه آزمون 1 بود به استثنای اینکه دوزهای مختلف گلایسین (50، 100و 200 نانومول) در آزمون 2 و استریکنین (50، 100و 200 نانومول) در آزمون 3 تزریق شد. در آزمون 4، دوز غیرمؤثر استریکنین (100 نانومول) و دوز مؤثر دوپامین (40 نانومول) در کنار تزریق همزمان دو ماده انجام شد. در آزمون نهایی دوزهای غیرمؤثر گلایسین (50 نانومول) و دوپامین (10 نانومول) و ترکیبی از این دو تزریق شد. سپس میزان اخذ غذای تجمعی در زمانهای 30، 60 و 120 دقیقه بعد از تزریق اندازهگیری و تحلیل شد.نتایج: دوپامین و گلایسین به شکل وابسته به دوز موجب کاهش اخذ غذا نسبت به گروه کنترل شدند (05/0≥p ). تزریق ICV استریکنین با دوز غیرمؤثر 100 نانومول سبب مهار هیپوفاژی القایی توسط دوپامین شد (05/0≥p ). تزریق همزمان دوزهای غیر مؤثر گلایسین و دوپامین به طور معنیداری موجب کاهش اخذ غذا نسبت به گروه کنترل در جوجههای گوشتی شد (05/0≥p )، در حالیکه هر یک از این دوزها به تنهایی اثری بر اخذ غذا نداشتند (05/0<p ).نتیجه گیری نهایی: هیپوفاژی ناشی از دوپامین احتمالا از طریق گیرندههای حساس به استریکنین گلایسینی میانجیگری میشود و به نظر میرسد تداخل بین دوپامین و گلایسین در سیستم اعصاب مرکزی جوجههای گوشتی از نوع هم افزایی باشد.","PeriodicalId":54685,"journal":{"name":"Onderstepoort Journal of Veterinary Research","volume":"124 1","pages":"233-241"},"PeriodicalIF":2.7,"publicationDate":"2021-06-22","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"87953767","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":3,"RegionCategory":"农林科学","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}
Pub Date : 2021-06-22DOI: 10.22059/JVR.2020.297748.3023
E. Bandariyan, A. Mogheiseh, Abbas Ahmadi
زمینۀ مطالعه: استرس اکسیداتیو از عوامل دخیل در ایجاد سندرم تخمدان پلیکیستیک (PCOS) و افزایش وزن بدن است. لوتئین یکی از ترکیبات گیاهی است که خاصیت آنتی اکسیدانتی دارد.هدف: مطالعه حاضر به منظور ارزیابی اثر لوتئین بر هیستومورفومتری اندومتر رحم و تغییرات وزن بدن در موشهای سوری مدل سندرم تخمدان پلیکیستیک تجربی القا شده توسط دهیدرواپیآندروسترون (DHEA) انجام شد.روشکار: 24 قطعه موش سوری نژاد NMRI با سن 20 روز و وزن تقریبی 17-14 گرم، به صورت تصادفی در 4 گروه مساوی کنترل، PCOS تجربی و گروههای PCOS تجربی و تیمار شده با 125 و 250 میلی گرم/کیلوگرم لوتئین تقسیم شدند. دوره القاء سندرم پلیکیستیک 21 روز با تجویز (DHEA) Dehydroepiandrosterone به میزان 6 میلی گرم به ازاء 100 گرم وزن بدن در هر روز و دوره درمان با لوتئین به دنبال دوره القا به مدت 28 روز انجام شد. میانگین وزن گروهها در روز صفر، انتهای هفته سوم (پایان تیمار DHEA) و انتهای هفته هفتم (پایان دوره تیمار لوتئین) بررسی شد. قطر متوسط دیواره رحم، ضخامت متوسط کل دیواره رحم، ضخامت متوسط اندومتر، میومتر و اپیتلیوم رحم به همراه تعداد انشعابات غدد اندومتر به کمک میکروسکوپ نوری مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفت.نتایج: وزن بدن در گروه PCOS در مقایسه با گروه کنترل در روزهای 21 و 49 بصورت معنیداری افزایش یافته بود. تیمار با 125 و 250 میلیگرم/کیلوگرم لوتئین، وزن بدن را در گروههای تیمار شده با لوتئین نسبت به گروه PCOS کاهش داد (01/0p <) قطر متوسط دیواره رحم، ضخامت متوسط کل دیواره رحم، ضخامت متوسط اندومتر، میومتر و اپیتلیوم رحم به همراه تعداد انشعابات غدد اندومتر رحم در گروه کنترل در مقایسه با گروه سندرم تخمدان پلیکیستیک به طور معنیداری پایینتر بود. استفاده از دوزهای مختلف لوتئین سبب بهبود معنیدار شاخصهای هیستوپاتولوژی رحم بخصوص قطر متوسط دیواره رحم (0001/0p =) نسبت به گروه PCOS شد.نتیجهگیری نهایی: لوتئین توانست اثرات مضر سندرم تخمدان پلیکیستیک را بر وزن بدن و شاخصهای مورفومتری رحمی کاهش دهد.
{"title":"Study of Body Weight and Histomorphometry of Uterus in Experimentally Polycystic Ovary Syndrome Induced by Dehydroepiandrosterone in Mouse Models Treated with Lutein","authors":"E. Bandariyan, A. Mogheiseh, Abbas Ahmadi","doi":"10.22059/JVR.2020.297748.3023","DOIUrl":"https://doi.org/10.22059/JVR.2020.297748.3023","url":null,"abstract":"زمینۀ مطالعه: استرس اکسیداتیو از عوامل دخیل در ایجاد سندرم تخمدان پلیکیستیک (PCOS) و افزایش وزن بدن است. لوتئین یکی از ترکیبات گیاهی است که خاصیت آنتی اکسیدانتی دارد.هدف: مطالعه حاضر به منظور ارزیابی اثر لوتئین بر هیستومورفومتری اندومتر رحم و تغییرات وزن بدن در موشهای سوری مدل سندرم تخمدان پلیکیستیک تجربی القا شده توسط دهیدرواپیآندروسترون (DHEA) انجام شد.روشکار: 24 قطعه موش سوری نژاد NMRI با سن 20 روز و وزن تقریبی 17-14 گرم، به صورت تصادفی در 4 گروه مساوی کنترل، PCOS تجربی و گروههای PCOS تجربی و تیمار شده با 125 و 250 میلی گرم/کیلوگرم لوتئین تقسیم شدند. دوره القاء سندرم پلیکیستیک 21 روز با تجویز (DHEA) Dehydroepiandrosterone به میزان 6 میلی گرم به ازاء 100 گرم وزن بدن در هر روز و دوره درمان با لوتئین به دنبال دوره القا به مدت 28 روز انجام شد. میانگین وزن گروهها در روز صفر، انتهای هفته سوم (پایان تیمار DHEA) و انتهای هفته هفتم (پایان دوره تیمار لوتئین) بررسی شد. قطر متوسط دیواره رحم، ضخامت متوسط کل دیواره رحم، ضخامت متوسط اندومتر، میومتر و اپیتلیوم رحم به همراه تعداد انشعابات غدد اندومتر به کمک میکروسکوپ نوری مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفت.نتایج: وزن بدن در گروه PCOS در مقایسه با گروه کنترل در روزهای 21 و 49 بصورت معنیداری افزایش یافته بود. تیمار با 125 و 250 میلیگرم/کیلوگرم لوتئین، وزن بدن را در گروههای تیمار شده با لوتئین نسبت به گروه PCOS کاهش داد (01/0p <) قطر متوسط دیواره رحم، ضخامت متوسط کل دیواره رحم، ضخامت متوسط اندومتر، میومتر و اپیتلیوم رحم به همراه تعداد انشعابات غدد اندومتر رحم در گروه کنترل در مقایسه با گروه سندرم تخمدان پلیکیستیک به طور معنیداری پایینتر بود. استفاده از دوزهای مختلف لوتئین سبب بهبود معنیدار شاخصهای هیستوپاتولوژی رحم بخصوص قطر متوسط دیواره رحم (0001/0p =) نسبت به گروه PCOS شد.نتیجهگیری نهایی: لوتئین توانست اثرات مضر سندرم تخمدان پلیکیستیک را بر وزن بدن و شاخصهای مورفومتری رحمی کاهش دهد.","PeriodicalId":54685,"journal":{"name":"Onderstepoort Journal of Veterinary Research","volume":"16 1","pages":"242-249"},"PeriodicalIF":2.7,"publicationDate":"2021-06-22","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"91086025","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":3,"RegionCategory":"农林科学","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}
Pub Date : 2021-06-22DOI: 10.22059/JVR.2019.286113.2952
ستاره قاسمی, محمد مهدی دهقان, غلامرضا نیکبخت بروجنی, سید حسن مرجانمهر, علیرضا وجهی, محمدرضا مخبر دزفولی, سپیده خویی, معصومه جباریفخر, محمدرضا کریمی
زمینۀ مطالعه: هدایت مغناطیسی سلولی، روشی نوین و غیر تهاجمی جهت توزیع هدفمند سلول در بدن است. این روش به جایگزینی و بقای سلولهای بنیادی در بافت آسیب دیده کمک میکند. یکی از اصلیترین مراحل این روش، اتصال نانوذرات اکسید آهن سوپرپارامغناطیس به سلولها است. انتخاب نوع ذرات و روش اتصال آنها به سلول بسیار حائز اهمیت است.هدف: مطالعه حاضر جهت تولید نانوذرات اکسید آهن سوپرپارامغناطیس با قابلیت اتصال به سطح سلولهای بنیادی مزانشیمی انجام شد.روشکار: نانوذرات اکسید آهن سوپرپارامغناطیس به روش هم رسوبی در اتمسفر نیتروژن، با پلیمر دکستران پوشش داده شدند. سلولهای بنیادی مزانشیمی، از مغز استخوان بازوی خرگوش سفید نیوزلندی نر اخذ و کشت داده شدند. پادتن تکبنیانی CD44 خرگوشی در سطح نانوذرات قرار گرفت و ترکیب نهایی به سطح سلولهای بنیادی مزانشیمی متصل شد. پوشش دهی توسط دکستران به روش طیف سنجی مادون قرمز، اندازه نانوذرات توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی، کمیت اتصال پادتن به سطح نانوذرات به روش پروتئین سنجی و اتصال نانوذرات به سطح سلولها با رنگ آمیزی پروسین بلو، ایمونوفلورسنت و میکروسکوپ الکترونی روبشی ارزیابی شدند. برای تمام ارزیابیها حداقل 3 تکرار انجام شد.نتایج: پیک نمودار طیف سنجی مادون قرمز در cm-1 3200 و 2922 نشان دهنده حضور دکستران در ترکیب نهایی است. قطر متوسط ذرات 67/6±13/56 نانومتر اندازهگیری شد. متوسط کمیت اتصال پادتن به سطح نانوذرات 35/6±78/77 درصد محاسبه شد. میانگین درصد سلولهای بنیادی مزانشیمی که در رنگ آمیزی پروسین بلو و تصویربرداری ایمیونوفلورسنت به ترکیب نهایی متصل بودند به ترتیب 53/2±57/71 و 95/0±04/95 بود. این اتصال در تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی نیز تأیید شد.نتیجهگیری نهایی: بر اساس نتایج بدست آمده در مطالعه حاضر، سلولهای بنیادی مزانشیمی به خوبی به نانوذرات اکسید آهن سوپرپارامغناطیس متصل به پادتن CD44 متصل شدند. این ترکیب جهت ارزیابیهای آزمایشگاهی و بالینی، قابل استفاده است.
{"title":"طراحی و تولید نانوذره آهن سوپرپارامغناطیس جهت هدایت مغناطیسی سلولهای بنیادی مزانشیمی","authors":"ستاره قاسمی, محمد مهدی دهقان, غلامرضا نیکبخت بروجنی, سید حسن مرجانمهر, علیرضا وجهی, محمدرضا مخبر دزفولی, سپیده خویی, معصومه جباریفخر, محمدرضا کریمی","doi":"10.22059/JVR.2019.286113.2952","DOIUrl":"https://doi.org/10.22059/JVR.2019.286113.2952","url":null,"abstract":"زمینۀ مطالعه: هدایت مغناطیسی سلولی، روشی نوین و غیر تهاجمی جهت توزیع هدفمند سلول در بدن است. این روش به جایگزینی و بقای سلولهای بنیادی در بافت آسیب دیده کمک میکند. یکی از اصلیترین مراحل این روش، اتصال نانوذرات اکسید آهن سوپرپارامغناطیس به سلولها است. انتخاب نوع ذرات و روش اتصال آنها به سلول بسیار حائز اهمیت است.هدف: مطالعه حاضر جهت تولید نانوذرات اکسید آهن سوپرپارامغناطیس با قابلیت اتصال به سطح سلولهای بنیادی مزانشیمی انجام شد.روشکار: نانوذرات اکسید آهن سوپرپارامغناطیس به روش هم رسوبی در اتمسفر نیتروژن، با پلیمر دکستران پوشش داده شدند. سلولهای بنیادی مزانشیمی، از مغز استخوان بازوی خرگوش سفید نیوزلندی نر اخذ و کشت داده شدند. پادتن تکبنیانی CD44 خرگوشی در سطح نانوذرات قرار گرفت و ترکیب نهایی به سطح سلولهای بنیادی مزانشیمی متصل شد. پوشش دهی توسط دکستران به روش طیف سنجی مادون قرمز، اندازه نانوذرات توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی، کمیت اتصال پادتن به سطح نانوذرات به روش پروتئین سنجی و اتصال نانوذرات به سطح سلولها با رنگ آمیزی پروسین بلو، ایمونوفلورسنت و میکروسکوپ الکترونی روبشی ارزیابی شدند. برای تمام ارزیابیها حداقل 3 تکرار انجام شد.نتایج: پیک نمودار طیف سنجی مادون قرمز در cm-1 3200 و 2922 نشان دهنده حضور دکستران در ترکیب نهایی است. قطر متوسط ذرات 67/6±13/56 نانومتر اندازهگیری شد. متوسط کمیت اتصال پادتن به سطح نانوذرات 35/6±78/77 درصد محاسبه شد. میانگین درصد سلولهای بنیادی مزانشیمی که در رنگ آمیزی پروسین بلو و تصویربرداری ایمیونوفلورسنت به ترکیب نهایی متصل بودند به ترتیب 53/2±57/71 و 95/0±04/95 بود. این اتصال در تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی نیز تأیید شد.نتیجهگیری نهایی: بر اساس نتایج بدست آمده در مطالعه حاضر، سلولهای بنیادی مزانشیمی به خوبی به نانوذرات اکسید آهن سوپرپارامغناطیس متصل به پادتن CD44 متصل شدند. این ترکیب جهت ارزیابیهای آزمایشگاهی و بالینی، قابل استفاده است.","PeriodicalId":54685,"journal":{"name":"Onderstepoort Journal of Veterinary Research","volume":"119 1","pages":"224-232"},"PeriodicalIF":2.7,"publicationDate":"2021-06-22","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"77709470","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":3,"RegionCategory":"农林科学","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}
Pub Date : 2021-06-22DOI: 10.22059/JVR.2020.287488.2966
Mahsa Shahbakhsh, F. Jalousian, Seyed Hossein Hosseini, P. Shayan, A. Moghadasi
BACKGROUND: Toxocaiasis is an important zoonotic disease caused by the second stage larvae of Toxocara canis and Toxocara cati. Toxocariasis is the most common worm infection in several temperate countries and causes severe complications. C-type lectin is one of the larval stage products of this parasite. It is involved in immune responses, including cellular signals in vertebrate immunity, activation of innate immunity in vertebrates and non-vertebrates, and induction of homeostasis. OBJECTIVES: The current research aimed to optimize the production of recombinant C-type lectin of Toxocara canis and investigate its antigenic properties. METHODS: Reference nucleotide sequence of lectin type C (CTL) of Toxocara canis (T. canis) was extracted from Genbank. Recombinant Plasmid, pET32a, including the desired sequence was then constructed by GENERAY. The recombinant plasmid was transformed to Escherichia coli strain BL21 (DE3). The expression of the recombinant protein was investigated using SDS-PAGE and dot blot methods and approved with human T. canis positive serum. RESULTS: The findings of the present study showed that optimization and high level production of recombinant protein expression was achieved by selecting Escherichia coli (BL21 (DE3), 37 °C temperature for 4 hours after induction and 1 mM IPTG concentration. After optimization, the recombinant protein was obtained at a concentration of 1160±0.6 µg/mL. The molecular weight of the resulting recombinant protein was 42 kDa. Recombinant plasmid passage in Escherichia coli DH5α strain caused a significant increase in recombinant protein expression. The results of condition optimization evaluation, with SDS-PAGE and Dot blot methods, showed that the highest production of recombinant C type lectin protein of T. canis was obtained under optimized conditions. CONCLUSIONS: Based on these results, to produce reasonable amounts of specific C-type lectin recombinant protein, further studies are needed to evaluate its immunogenicity and protection against Toxocara canis infection.
{"title":"Optimization of Expression and Extraction of Toxocara canis Recombinant C-Type Lectin Protein in Escherichia coli BL21 (DE3)","authors":"Mahsa Shahbakhsh, F. Jalousian, Seyed Hossein Hosseini, P. Shayan, A. Moghadasi","doi":"10.22059/JVR.2020.287488.2966","DOIUrl":"https://doi.org/10.22059/JVR.2020.287488.2966","url":null,"abstract":"BACKGROUND: Toxocaiasis is an important zoonotic disease caused by the second stage larvae of Toxocara canis and Toxocara cati. Toxocariasis is the most common worm infection in several temperate countries and causes severe complications. C-type lectin is one of the larval stage products of this parasite. It is involved in immune responses, including cellular signals in vertebrate immunity, activation of innate immunity in vertebrates and non-vertebrates, and induction of homeostasis. OBJECTIVES: The current research aimed to optimize the production of recombinant C-type lectin of Toxocara canis and investigate its antigenic properties. METHODS: Reference nucleotide sequence of lectin type C (CTL) of Toxocara canis (T. canis) was extracted from Genbank. Recombinant Plasmid, pET32a, including the desired sequence was then constructed by GENERAY. The recombinant plasmid was transformed to Escherichia coli strain BL21 (DE3). The expression of the recombinant protein was investigated using SDS-PAGE and dot blot methods and approved with human T. canis positive serum. RESULTS: The findings of the present study showed that optimization and high level production of recombinant protein expression was achieved by selecting Escherichia coli (BL21 (DE3), 37 °C temperature for 4 hours after induction and 1 mM IPTG concentration. After optimization, the recombinant protein was obtained at a concentration of 1160±0.6 µg/mL. The molecular weight of the resulting recombinant protein was 42 kDa. Recombinant plasmid passage in Escherichia coli DH5α strain caused a significant increase in recombinant protein expression. The results of condition optimization evaluation, with SDS-PAGE and Dot blot methods, showed that the highest production of recombinant C type lectin protein of T. canis was obtained under optimized conditions. CONCLUSIONS: Based on these results, to produce reasonable amounts of specific C-type lectin recombinant protein, further studies are needed to evaluate its immunogenicity and protection against Toxocara canis infection.","PeriodicalId":54685,"journal":{"name":"Onderstepoort Journal of Veterinary Research","volume":"143 1","pages":"162-170"},"PeriodicalIF":2.7,"publicationDate":"2021-06-22","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"76080375","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":3,"RegionCategory":"农林科学","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}
Pub Date : 2021-06-22DOI: 10.22059/JVR.2020.296337.3017
روزبه فلاحی, محمد اسلام پناه
زمینۀ مطالعه: تأمین کامل نیازهای غذایی موش نژاد C57BL/6 نقش مهمی در جلوگیری از بروز سندروم التهاب پوست زخمدار ایفا میکند. هدف: بررسی وضعیت التهاب پوست زخمدار در کلنی موشهای نژاد C57BL/6 و اقدام برای کاهش آن از طریق اصلاح جیره غذایی بود. روشکار: طی دوره دو ساله، کلنی موشهای نژاد C57BL/6 یک مرکز پرورش از نظر وجود این سندروم تحت بررسی قرار گرفتند. در سال اول، حیوانات از غذای فشرده موشهای غیر همخون و در سال دوم از جیره اصلاح شده بر اساس نیازهای غذایی این موش همخون استفاده کردند. نتایج: در سال اول میانگین تعداد نوزادان متولد شده در هر زایمان موشهای ماده، 3 سر و در سال دوم 6 سر بود. میزان تلفات نوزادان در سال اول 75 درصد و در سال دوم صفر بود. تعداد کل موشهای باقیمانده در کلنی، در سال اول 220 سر و در سال دوم به 1100 سر افزایش پیدا کرد. از نظر علائم، در سال اول 40 درصد موشهای بالغ به این سندروم مبتلا شدند. موریختگیها بیشتر در پشت گردن و پشت بدن بود و شدت علائم از ملایم تا شدید مشاهده گردید. تلفات حتی در موارد شدید مشاهده نشد و بهبودی آنها خود به خودی ولی بسیار کند بود. در کالبدگشایی، علائم بزرگی غدد لنفاوی زیر بغل و نیز بزرگی طحال و کبد مشاهده شد. در آزمایشات هیستوپاتولوژی زخمهای پوستی، تجمع سلولهای التهابی و اسفنجی شدن سلولهای شاخی مشاهده گردید. در نمونههای غدد لنفاوی، طحال و کبد، تغییرات پاتولوژیکی از تجمع سلولهای التهابی تا نکروز مشاهده شد. در سال دوم، تعداد مبتلایان کاهش چشمگیری داشته و به 2 درصد رسید. شدت علائم خفیف و روند بهبود یافتگی آنها سریعتر از سال قبل بود. نتیجهگیری نهایی: با تأمین کامل نیازهای غذایی موش آزمایشگاهی نژاد C57BL/6 میتوان به میزان قابل توجهی از بروز سندروم التهاب پوست زخمدار جلوگیری کرد.
{"title":"بررسی اثر اصلاح جیره غذایی بر وضعیت التهاب پوست زخمدار موشهای آزمایشگاهی نژاد C57BL/6","authors":"روزبه فلاحی, محمد اسلام پناه","doi":"10.22059/JVR.2020.296337.3017","DOIUrl":"https://doi.org/10.22059/JVR.2020.296337.3017","url":null,"abstract":"زمینۀ مطالعه: تأمین کامل نیازهای غذایی موش نژاد C57BL/6 نقش مهمی در جلوگیری از بروز سندروم التهاب پوست زخمدار ایفا میکند. \u0000هدف: بررسی وضعیت التهاب پوست زخمدار در کلنی موشهای نژاد C57BL/6 و اقدام برای کاهش آن از طریق اصلاح جیره غذایی بود. \u0000روشکار: طی دوره دو ساله، کلنی موشهای نژاد C57BL/6 یک مرکز پرورش از نظر وجود این سندروم تحت بررسی قرار گرفتند. در سال اول، حیوانات از غذای فشرده موشهای غیر همخون و در سال دوم از جیره اصلاح شده بر اساس نیازهای غذایی این موش همخون استفاده کردند. \u0000نتایج: در سال اول میانگین تعداد نوزادان متولد شده در هر زایمان موشهای ماده، 3 سر و در سال دوم 6 سر بود. میزان تلفات نوزادان در سال اول 75 درصد و در سال دوم صفر بود. تعداد کل موشهای باقیمانده در کلنی، در سال اول 220 سر و در سال دوم به 1100 سر افزایش پیدا کرد. از نظر علائم، در سال اول 40 درصد موشهای بالغ به این سندروم مبتلا شدند. موریختگیها بیشتر در پشت گردن و پشت بدن بود و شدت علائم از ملایم تا شدید مشاهده گردید. تلفات حتی در موارد شدید مشاهده نشد و بهبودی آنها خود به خودی ولی بسیار کند بود. در کالبدگشایی، علائم بزرگی غدد لنفاوی زیر بغل و نیز بزرگی طحال و کبد مشاهده شد. در آزمایشات هیستوپاتولوژی زخمهای پوستی، تجمع سلولهای التهابی و اسفنجی شدن سلولهای شاخی مشاهده گردید. در نمونههای غدد لنفاوی، طحال و کبد، تغییرات پاتولوژیکی از تجمع سلولهای التهابی تا نکروز مشاهده شد. در سال دوم، تعداد مبتلایان کاهش چشمگیری داشته و به 2 درصد رسید. شدت علائم خفیف و روند بهبود یافتگی آنها سریعتر از سال قبل بود. \u0000نتیجهگیری نهایی: با تأمین کامل نیازهای غذایی موش آزمایشگاهی نژاد C57BL/6 میتوان به میزان قابل توجهی از بروز سندروم التهاب پوست زخمدار جلوگیری کرد.","PeriodicalId":54685,"journal":{"name":"Onderstepoort Journal of Veterinary Research","volume":"9 1","pages":"171-178"},"PeriodicalIF":2.7,"publicationDate":"2021-06-22","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"77373983","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":3,"RegionCategory":"农林科学","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}
Pub Date : 2021-06-22DOI: 10.22059/JVR.2019.283809.2946
هومن رحمتی هولاسو, مهساسادات جوادی موسوی, حسینعلی ابراهیم زاده موسوی, سید سعید میرزرگر, علی طاهری میرقائد
زمینۀ مطالعه: گیاهان دارویی پیشینه طولانی در درمان بیماریها دارند و معمولا عاری از عوارض جانبی هستند. حذف و از بین بردن سریع ترونتها و تومونتها میتواند مانع از بیماریزایی انگل ایکتیوفتیریوس مولتی فیلیس در ماهیان گردد.هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثر کشندگی و مهارکنندگی عصاره اتانولی آویشن شیرازی روی هر دو مرحله زندگی آزاد و انگلی ایک بود.روشکار: سه شکل محلول از عصاره آویشن شیرازی (80 میلیلیتر در لیتر) آماده شد که شامل محلول تازه تهیه شده، محلول نگهداری شده در دمای اتاق به مدت یک ماه و محلول نگهداری شده در یخچال به مدت یک ماه بودند. سپس برای هریک از اشکال محلولها، رقتهای مختلف تهیه گردید و تومونتها و ترونتها در معرض رقتهای مختلف عصاره قرار گرفتند.نتایج: غلظت 20 میلیلیتر عصاره آویشن شیرازی بر لیتر در بازهی زمانی 04/6 تا 37/6 دقیقه و غلظت 10 میلیلیتر عصاره بر لیتر در مدت زمان 2/31 تا 4/32 دقیقه میتواند تمامی ترونتهای ایک را نابود کند اما با همین غلظت تنها 11/6-46/3 درصد تومونتها پس از 4 ساعت در معرضگذاری از بین رفتند.نتیجهگیری نهایی: تومونتها نسبت به ترونتها مقاومت بیشتری در برابر ویژگی انگلکشی عصاره آویشن شیرازی داشتند. استفاده از این عصاره به طور معنیداری سبب کاهش تولید و تکثیر تومونتها و کاهش شدت و شیوع عفونتزایی ایک شد. عصاره آویشن شیرازی قادر بود مانع از هجوم انگل ایک به ماهیان سالم شده و به طور مؤثری موجب درمان ماهیان مبتلا گردد.
{"title":"اثر عصاره اتانولی آویشن شیرازی (Zataria multiflora) روی مرحله تومونت و ترونت ایکتیوفتیریوس مولتی فیلیس در ماهی زبرا (Danio rerio)","authors":"هومن رحمتی هولاسو, مهساسادات جوادی موسوی, حسینعلی ابراهیم زاده موسوی, سید سعید میرزرگر, علی طاهری میرقائد","doi":"10.22059/JVR.2019.283809.2946","DOIUrl":"https://doi.org/10.22059/JVR.2019.283809.2946","url":null,"abstract":"زمینۀ مطالعه: گیاهان دارویی پیشینه طولانی در درمان بیماریها دارند و معمولا عاری از عوارض جانبی هستند. حذف و از بین بردن سریع ترونتها و تومونتها میتواند مانع از بیماریزایی انگل ایکتیوفتیریوس مولتی فیلیس در ماهیان گردد.هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثر کشندگی و مهارکنندگی عصاره اتانولی آویشن شیرازی روی هر دو مرحله زندگی آزاد و انگلی ایک بود.روشکار: سه شکل محلول از عصاره آویشن شیرازی (80 میلیلیتر در لیتر) آماده شد که شامل محلول تازه تهیه شده، محلول نگهداری شده در دمای اتاق به مدت یک ماه و محلول نگهداری شده در یخچال به مدت یک ماه بودند. سپس برای هریک از اشکال محلولها، رقتهای مختلف تهیه گردید و تومونتها و ترونتها در معرض رقتهای مختلف عصاره قرار گرفتند.نتایج: غلظت 20 میلیلیتر عصاره آویشن شیرازی بر لیتر در بازهی زمانی 04/6 تا 37/6 دقیقه و غلظت 10 میلیلیتر عصاره بر لیتر در مدت زمان 2/31 تا 4/32 دقیقه میتواند تمامی ترونتهای ایک را نابود کند اما با همین غلظت تنها 11/6-46/3 درصد تومونتها پس از 4 ساعت در معرضگذاری از بین رفتند.نتیجهگیری نهایی: تومونتها نسبت به ترونتها مقاومت بیشتری در برابر ویژگی انگلکشی عصاره آویشن شیرازی داشتند. استفاده از این عصاره به طور معنیداری سبب کاهش تولید و تکثیر تومونتها و کاهش شدت و شیوع عفونتزایی ایک شد. عصاره آویشن شیرازی قادر بود مانع از هجوم انگل ایک به ماهیان سالم شده و به طور مؤثری موجب درمان ماهیان مبتلا گردد.","PeriodicalId":54685,"journal":{"name":"Onderstepoort Journal of Veterinary Research","volume":"87 1","pages":"206-215"},"PeriodicalIF":2.7,"publicationDate":"2021-06-22","publicationTypes":"Journal Article","fieldsOfStudy":null,"isOpenAccess":false,"openAccessPdf":"","citationCount":null,"resultStr":null,"platform":"Semanticscholar","paperid":"79883362","PeriodicalName":null,"FirstCategoryId":null,"ListUrlMain":null,"RegionNum":3,"RegionCategory":"农林科学","ArticlePicture":[],"TitleCN":null,"AbstractTextCN":null,"PMCID":"","EPubDate":null,"PubModel":null,"JCR":null,"JCRName":null,"Score":null,"Total":0}